Numbers 33

این است مراحل سفر بنی‌اسرائیل از روزی که به رهبری موسی و هارون از سرزمین مصر خارج شدند.
Nämät ovat Israelin lasten matkustukset, kuin he läksivät Egyptin maalta, joukkoinsa jälkeen, Moseksen ja Aaronin kautta.
موسی طبق فرمان خداوند چگونگی و مراحل سفر آنها را نوشت.
Ja Moses kirjoitti heidän matkustuksensa, niinkuin he matkustivat Herran käskyn jälkeen. Ja nämät ovat heidän matkustuksensa heidän lähdentönsä jälkeen:
آنها در روز پانزدهم ماه اول، یعنی یک روز بعد از فصح از شهر رعمسیس در مصر با سرفرازی خارج شدند،
Ja he matkustivat Ramesesta viidentenätoistakymmenentenä päivänä ensimäisenä kuukautena: toisena päivänä pääsiäisestä, läksivät Israelin lapset ulos korkian käden kautta, kaikkein Egyptiläisten nähden.
درحالی‌که مصریان پسران ارشد خود را، که شب قبل خداوند کشته بود، دفن می‌کردند. به این ترتیب خداوند نشان داد که از خدایان مصر نیرومندتر است.
Ja Egyptiläiset hautasivat kaikki esikoisensa, jotka Herra heidän seassansa lyönyt oli, ja Herra oli myös antanut tuomion käydä heidän jumalainsa ylitse.
پس مردم اسرائیل از رعمسیس حرکت کردند و به سُكوّت آمدند و در آنجا اردو زدند.
Koska Israelin lapset olivat vaeltaneet Ramesesta, niin he sioittivat itsensä Sukkotiin.
بعد به ایتام که در کنار بیابان است رفتند.
Ja matkustivat Sukkotista, ja sioittivat itsensä Etamiin, joka on korven äärellä.
از آنجا کوچ کرده، رهسپار فم الحیروت شدند که در شرق بعل صفون واقع بود و در دامنهٔ کوه مجدل، اردو‌های خود را برافراشتند.
Ja he matkustivat Etamista ja palasivat PiiHahirotiin, joka on BaalZephoniin päin, ja sioittivat itsensä Migdolin kohdalle.
سپس فم الحیروت را به عزم بیابان ایتام ترک کردند و از دریای سرخ عبور نموده، به آنجا رسیدند. پس از طی یک مسافت سه روزه، در بیابان ایتام به مارّه آمدند و در آنجا اردو زدند.
Ja he matkustivat Hahirotin editse ja kävivät keskeltä merta korpeen, ja matkustivat kolme päiväkuntaa Etamin korvessa, ja sioittivat itsensä Maraan.
از آنجا به ایلیم رفتند چون آنجا دارای دوازده چشمه و هفتاد درخت خرما بود.
Ja he matkustivat Marasta ja tulivat Elimiin: ja Elimissä oli kaksitoistakymmentä lähdettä, ja seitsemänkymmentä palmupuuta, ja sioittivat itsensä siellä.
از ایلیم حرکت کرده، به کنار دریای سرخ رفتند
Ja he matkustivat Elimistä, ja sioittivat itsensä Punaisen meren tykö.
و از آنجا به بیابان سین آمدند و در آنجا اردو زدند.
Ja matkustivat Punaisen meren tyköä, ja sioittivat itsensä Sinin korpeen.
اردوگاه دیگرشان دفقه،
Ja he matkustivat Sinin korvesta, ja sioittivat itsensä Dophkaan.
بعد الوش
Ja he matkustivat Dophkasta, ja sioittivat itsensä Alusiin.
و رفیدیم بود. در رفیدیم آب نوشیدنی پیدا نمی‌شد.
Ja he matkustivat Alusista, ja sioittivat itsensä Raphidimiin, ja siinä ei ollut kansalle vettä juoda.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Raphidimista, ja sioittivat itsensä Sinain korpeen.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Sinain korvesta, ja sioittivat itsensä Himohaudoille.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Himohaudoilta, ja sioittivat itsensä Hatserotiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Hatserotista, ja sioittivat itsensä Ritmaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Ritmasta, ja sioittivat itsensä Rimmon Paretsiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Rimmon Paretsista, ja sioittivat itsensä Libnaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Libnasta, ja sioittivat itsensä Rissaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Rissasta, ja sioittivat itsensä Kehelaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Kehelasta, ja sioittivat itsensä Sapherin vuorelle.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Sapherin vuorelta, ja sioittivat itsensä Haradaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Haradasta ja sioittivat itsensä Makhelotiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Makhelotista, ja sioittivat itsensä Tahatiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Tahatista, ja sioittivat itsensä Taraan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Tarasta, ja sioittivat itsensä Mitkaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Mitkasta, ja sioittivat itsensä Hasmonaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Hasmonasta, ja sioittivat itsensä Moserotiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Moserotista, ja sioittivat itsensä BeneJaekaniin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat BeneJaekanista, ja sioittivat itsensä Horgidgadiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Horgidgadista, ja sioittivat itsensä Jotbataan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Jotbatasta, ja sioittivat itsensä Abronaan.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Abronasta, ja sioittivat itsensä Etseongeberiin.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Etseongeberistä, ja sioittivat itsensä Sinin korpeen, se on Kades.
از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به صحرای سینا و بعد به قیروت هتاوه، سپس به سوی حصیروت رفتند. بقیّهٔ مراحل سفرشان به این ترتیب بود: از حصیروت به رتمه، از رتمه به رِمون فارص، از رِمون فارص به لبنه، از لبنه به رسه، از رسه به قهیلاته، از قهیلاته به کوه شافر، از کوه شافر به حراده، از حراده به مقهیلوت، از مقهیلوت به تاحت، از تاحت به تارح، از تارح به متقه، از متقه به حشمونه، از حشمونه به مسیروت، از مسیروت به بنی‌یعقان، از بنی‌یعقان به حورالجدجاد، از حورالجدجاد به یُطبات، از یطبات به عبرونه، از عبرونه به عِصیون جابر، از عصیون جابر به قادش در بیابان صین، از قادش به کوه هور در مرز سرزمین اَدوم.
Ja he matkustivat Kadeksesta, ja sioittivat itsensä Horin vuorelle, joka on Edomin maan rajoilla.
در اینجا بود که خداوند به هارون کاهن فرمود که به بالای کوه هور برود و او در روز اول ماه پنجم سال چهلم، بعد از آن که قوم اسرائیل از سرزمین مصر خارج شدند، در سن صد و بیست و سه سالگی وفات یافت.
Siinä meni pappi Aaron Horin vuorelle, Herran käskyn jälkeen, ja kuoli siellä neljäntenäkymmenentenä vuotena, sittekuin Israelin lapset olivat lähteneet Egyptin maalta, ensimäisenä päivänä viidennestä kuusta.
در اینجا بود که خداوند به هارون کاهن فرمود که به بالای کوه هور برود و او در روز اول ماه پنجم سال چهلم، بعد از آن که قوم اسرائیل از سرزمین مصر خارج شدند، در سن صد و بیست و سه سالگی وفات یافت.
Ja Aaron oli sadan ja kolmenkolmattakymmentä vuotinen kuollessansa Horin vuorella.
پادشاه عراد واقع در قسمت جنوب کنعان، از آمدن قوم اسرائیل باخبر شد.
Silloin kuuli Arad Kanaanealaisten kuningas, joka asui etelään päin Kanaanin maalla, että Israelin lapset tulleet olivat.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat Horin vuorelta, ja sioittivat itsensä Salmonaan.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat Salmonasta, ja sioittivat itsensä Phunoniin.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat Phunonista, ja sioittivat itsensä Obotiin.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat Obotista, ja sioittivat itsensä Iije Abarimiin, Moabin rajoille.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat Iijestä, ja sioittivat itsensä DibonGadiin.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat DibonGadista, ja sioittivat itsensä AlmonDiblataimiin.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat AlmonDiblataimista, ja sioittivat itsensä Abarimin vuorille Nebon kohdalle.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he matkustivat Abarimin vuorilta, ja sioittivat itsensä Moabin kedoille, Jordanin tykö, Jerihon kohdalle.
سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده، رهسپار صلمونه شدند. از صلمونه به فونون، بعد به اوبوت، عیی عباریم (مرز موآب)، دیبون جاد، علمون دبلاتایم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نَبو، اردو زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار رود اردن از بیت یشیموت تا آبل درّهٔ اقاقیا، در دشت موآب اردو زدند.
Ja he sioittivat itsensä Jordanin tykö hamasta BetJesimotista, niin AbelSittimiin Moabin kedoille.
در همین جا، یعنی در کنار رود اردن، مقابل شهر اریحا بود که خداوند
Ja Herra puhui Mosekselle, Moabin kedoilla, Jordanin tykönä Jerihon kohdalla, sanoen:
این دستورات را به موسی داد: «وقتی از رود اردن عبور کردید، به سرزمین کنعان رسیدید،
Puhu Israelin lapsille, ja sano heille: kuin te olette tulleet Jordanin ylitse Kanaanin maalle,
باید تمام ساکنان آنجا را بیرون برانید. همهٔ بُتهای سنگی و فلزی آنها را از بین ببرید و پرستشگاههای بالای تپّه‌های ایشان را ویران کنید.
Niin teidän pitää kaikki sen maan asuvaiset teidän edestänne ajaman pois, ja kaikki heidän maalauksensa ja valetut kuvansa hukuttaman, ja kaikki heidän korkeutensa hävittämän,
سرزمینشان را متصرّف شوید و در آنجا سکونت اختیار نمایید، زیرا من آن سرزمین را به شما داده‌ام.
Ja niin teidän pitää maan omistaman ja asuman siinä; sillä teille olen minä maan antanut omistaaksenne sen.
زمین آنجا را بین طایفه‌های اسرائیل به قید قرعه تقسیم کنید. به خاندان بزرگتر، زمین زیادتر و به خاندان کوچکتر، زمین کمتر داده شود.
Ja teidän pitää maan jakaman arvalla teidän sukukunnillenne. Joita usiampi on, niille pitää teidän enempi antaman perinnöksensä, ja joita vähempi on, niille vähemmän perinnöksensä; kuin arpa lankee kullekin, niin pitää hänen sen ottaman: teidän isäinne sukukuntain jälkeen pitää teidän perimän.
اگر شما ساکنان آنجا را نرانید، کسانی‌که باقی بمانند، مثل خار در چشم شما و مانند تیغ در پهلویتان بوده، موجب آزارتان می‌شوند.
Mutta jollette maan asuvaisia aja ulos teidän edestänne, niin pitää ne, jotka te heistä jätätte, oleman teille niinkuin orjantappurat silmissänne, ja keihäs kyljessänne; sillä heidän pitää ahdistaman teitä sillä maalla, kussa te asutte.
و من هم همان طوری ‌که می‌خواستم با آنها رفتار کنم، با شما هم همان رفتار را می‌نمایم.»
Niin tapahtuu, että minä teen niin teille, kuin minä aioin heille tehdä.