Home Read FarTPV Job.21 Job 21 لطفاً به حرفهای من به دقّت گوش بدهید تا دل من تسلّی یابد.
لطفاً به حرفهای من به دقّت گوش بدهید تا دل من تسلّی یابد.
به من فرصت بدهید تا حرفهای خود را بزنم
و بعد اگر خواستید، مسخرهام کنید.
من از خدا شکایت دارم نه از انسان،
به همین دلیل صبر و طاقتم را از دست دادهام.
به من نگاه کنید
و از تعجّب دست بر دهان بگذارید و ساکت باشید.
وقتی مصیبتهایی را که بر سر من آمده است، به یاد میآورم،
تمام بدنم از وحشت به لرزه میافتد.
چرا مردم بدکار تا سن پیری زنده میمانند
و به قدرت و جلال میرسند؟
ایشان دارای فرزندان و نوهها خواهند شد،
و شاهد رشد ایشان خواهند بود.
خانههایشان از هرگونه ترس و خطر در امان است
و خدا آنها را جزا نمیدهد.
تعداد گلّههایشان افزایش مییابد
و هیچکدام آنها تلف نمیشود.
کودکانشان بیرون میروند و مانند گوسفندان رقص و پایکوبی میکنند.
با آواز دایره و رباب و نی، از خوشحالی سرود میخوانند.
بدکاران، عمر خود را در خوشبختی و کامرانی میگذرانند
و با آسودگی و خاطرِ جمع از دنیا میروند.
از خدا میخواهند که کاری به کارشان نداشته باشد
و مایل نیستند که راه راست خدا را بشناسند.
میگویند: «قادر مطلق کیست که او را بندگی نماییم؟
چه فایده که پیش او دعا کنیم؟»
آنها ادّعا میکنند که سعادتشان نتیجهٔ سعی و کوشش خود آنهاست،
امّا من با طرز فکرشان موافق نیستم.
آیا تا به حال چراغ شریران خاموش شده
یا بلایی بر سرشان آمده است؟
آیا گاهی خدا آنها را از روی غضب خود جزا داده است؟
یا مثل کاهی در برابر باد
یا مانند خاک در برابر توفان پراکنده کرده است؟
شما میگویید که خدا فرزندان گناهکاران را به عوض آنها مجازات میکند،
امّا من میگویم که خدا باید خود گناهکار را جزا بدهد،
تا بداند که خدا از گناه چشم نمیپوشد.
خودشان باید نابودی خود را ببینند
و از جام غضب قادر مطلق بنوشند.
آیا انسان پس از مرگ،
زمانی که شمارهٔ ماههایش به سر آیند،
نگران خانوادهاش خواهد بود؟
آیا کسی میتواند به خدایی که داور عالم است، چیزی بیاموزد؟
برخی از انسانها تا روز آخر زندگیشان از سلامتی برخوردارند؛
آنها با خوشحالی در آسودگی میمیرند.
آنها خوب تغذیه شدهاند.
برخی از انسانها تا روز آخر زندگیشان از سلامتی برخوردارند؛
آنها با خوشحالی در آسودگی میمیرند.
آنها خوب تغذیه شدهاند.
برخی هم در بدبختی،
درحالیکه لذّتی از زندگی نبردهاند، میمیرند.
امّا همه یکسان به خاک میروند
و خوراک کرمها میشوند.
من افکار شما را میدانم و نقشههای کینهتوزانهای که برای من میکشید.
میگویید: «خانهٔ بزرگان و امیران چه شد
و آنهایی که کارشان همیشه شرارت بود، کجا هستند؟»
بروید از کسانیکه دنیا را دیدهاند بپرسید
و شرح سفر آنها را بخوانید.
آنگاه خواهید دانست که عموماً اشخاص بدکار در روز بد و مصیبت در امان میمانند
و از غضب خدا نجات مییابند.
کسی نیست که شرایران را متّهم کند
و به سزای کارهایشان برساند.
وقتی میمیرند با احترام خاصی به خاک سپرده میشوند
و در آرامگاهشان نگهبان میگمارند.
مردمِ بسیار جنازهٔ آنها را مشایعت میکنند،
حتّی خاک هم آنها را با خوشی میپذیرد.
پس شما چطور میتوانید با سخنان پوچ و بیمعنیتان مرا تسلّی بدهید؟
همهٔ جوابهای شما غلط و از حقیقت دورند.