Så sett nu et pant, gå i borgen for mig hos dig selv! Hvem skulde ellers gi mig håndslag?
خدایا، تو خودت شاهد من باش،
زیرا هیچکس از من حمایت نمیکند، همه مرا گناهکار میدانند،
تو هم آنها را کور کردهای و نمیتوانند حقیقت را درک کنند.
نگذار که آنها بر من پیروز شوند.
Du har jo lukket deres hjerte for innsikt; derfor vil du ikke la dem vinne.
خدایا، تو خودت شاهد من باش،
زیرا هیچکس از من حمایت نمیکند، همه مرا گناهکار میدانند،
تو هم آنها را کور کردهای و نمیتوانند حقیقت را درک کنند.
نگذار که آنها بر من پیروز شوند.