یكدیگر را از حقوق زناشویی محروم نسازید مگر با رضایت طرفین برای مدّتی از یكدیگر دوری كنید تا وقت خود را صرف راز و نیاز با خدا نمایید. امّا پس از آن روابط شما در امور زناشویی به صورت عادی برگردد، مبادا ضعف شما در این مورد باعث شود تسلیم وسوسههای شیطان شوید.
زیرا شوهر بیایمان به وسیلهٔ زن ایماندار با خدا تماس دارد و زن بیایمان نیز به وسیلهٔ شوهر ایماندار خود چنین تماسی با خدا خواهد داشت. در غیر این صورت فرزندان شما نجس میبودند، حال آنكه اكنون از مقدّسین هستند.
امّا اگر یک نفر بیایمان بخواهد همسر مسیحی خود را ترک كند، مختار است. در اینگونه موارد همسر مسیحی چه زن و چه شوهر دیگر مقیّد نیست، زیرا خدا ما را برای زندگی آرام خوانده است.
امّا اگر ازدواج كنی گناه نكردهای و دختری كه شوهر كند مرتكب گناه نشده است؛ ولی زن و شوهر در این زندگی دچار زحمت خواهند شد و من نمیخواهم شما در زحمت بیفتید.
و به این سبب او به دو جهت كشیده میشود. همانطور، یک زن مجرّد یا یک دوشیزه به امور الهی علاقه دارد و مایل است در جسم و روح مقدّس باشد، امّا زن شوهردار به چیزهای دنیوی دلبستگی دارد، یعنی میخواهد شوهر خود را خشنود نماید.
برای خیریّت شما این را میگویم و مقصودم این نیست كه برای شما قید و بند به وجود آورم بلكه میخواهم آنچه را كه صحیح و درست است انجام دهید و بدون هیچ اشتغال خاطر تمام وقت و هستی خود را وقف خداوند نمایید.
با وجود این اگر كسی تصوّر كند كه نسبت به دختر خود بیانصافی میکند و دخترش از حدّ بلوغ گذشته و باید ازدواج كند، و اگر او میخواهد دخترش ازدواج نماید، گناهی مرتكب نشده است.
زن تا زمانیکه شوهرش زنده است به او تعلّق دارد؛ ولی هرگاه شوهرش بمیرد، او آزاد است با هر کسیکه میخواهد ازدواج نماید، به شرط آنكه آن مرد نیز مسیحی باشد.