Acts 13

وَكَانَ فِي أَنْطَاكِيَةَ فِي الْكَنِيسَةِ هُنَاكَ أَنْبِيَاءُ وَمُعَلِّمُونَ: بَرْنَابَا، وَسِمْعَانُ الَّذِي يُدْعَى نِيجَرَ، وَلُوكِيُوسُ الْقَيْرَوَانِيُّ، وَمَنَايِنُ الَّذِي تَرَبَّى مَعَ هِيرُودُسَ رَئِيسِ الرُّبْعِ، وَشَاوُلُ.
در آن زمان در كلیسای انطاكیه عدّه‌ای نبی و معلّم از قبیل برنابا و شمعون ملقّب به نیجر و لوكیوس قیروانی و مناحم (كه با هیرودیس پادشاه، بزرگ شده بود) و شائول حضور داشتند.
وَبَيْنَمَا هُمْ يَخْدِمُونَ الرَّبَّ وَيَصُومُونَ، قَالَ الرُّوحُ الْقُدُسُ:«أَفْرِزُوا لِي بَرْنَابَا وَشَاوُلَ لِلْعَمَلِ الَّذِي دَعَوْتُهُمَا إِلَيْهِ».
یک روز كه آنها روزه‌دار و مشغول عبادت خداوند بودند، روح‌القدس به ایشان فرمود: «برنابا و شائول را مأمور انجام آن كاری كه من برای آنها مقرّر کرده‌ام بنمایید.»
فَصَامُوا حِينَئِذٍ وَصَلُّوا وَوَضَعُوا عَلَيْهِمَا الأَيَادِيَ، ثُمَّ أَطْلَقُوهُمَا.
پس آنها بعد از روزه و دعا، دست بر سر آن دو گذاردند و آنها را به مأموریت فرستادند.
فَهذَانِ إِذْ أُرْسِلاَ مِنَ الرُّوحِ الْقُدُسِ انْحَدَرَا إِلَى سَلُوكِيَةَ، وَمِنْ هُنَاكَ سَافَرَا فِي الْبَحْرِ إِلَى قُبْرُسَ.
این دو نفر كه فرستادگان روح‌القدس بودند، به بندر سلوكیه رفتند و از آنجا از راه دریا به قبرس آمدند
وَلَمَّا صَارَا فِي سَلاَمِيسَ نَادَيَا بِكَلِمَةِ اللهِ فِي مَجَامِعِ الْيَهُودِ. وَكَانَ مَعَهُمَا يُوحَنَّا خَادِمًا.
و وارد شهر سلامیس شدند و در کنیسه‌های یهودیان كلام خدا را منتشر می‌ساختند و یوحنا (كه مرقس لقب داشت) دستیار ایشان بود.
وَلَمَّا اجْتَازَا الْجَزِيرَةَ إِلَى بَافُوسَ، وَجَدَا رَجُلاً سَاحِرًا نَبِيًّا كَذَّابًا يَهُودِيًّا اسْمُهُ بَارْيَشُوعُ،
آنها تمام جزیره قبرس را طی كردند تا به شهر پافس رسیدند. در آنجا به یک جادوگر یهودی كه نبی دروغین بود و بریشوع نام داشت برخوردند.
كَانَ مَعَ الْوَالِي سَرْجِيُوسَ بُولُسَ، وَهُوَ رَجُلٌ فَهِيمٌ. فَهذَا دَعَا بَرْنَابَا وَشَاوُلَ وَالْتَمَسَ أَنْ يَسْمَعَ كَلِمَةَ اللهِ.
او از ملازمین سرگیوس پولس، فرماندار قبرس كه مرد فهمیده‌ای بود، بشمار می‌آمد. فرماندار، برنابا و شائول را به حضور خود احضار نمود؛ زیرا می‌‌خواست كلام خدا را از آنها بشنود.
فَقَاوَمَهُمَا عَلِيمٌ السَّاحِرُ، لأَنْ هكَذَا يُتَرْجَمُ اسْمُهُ، طَالِبًا أَنْ يُفْسِدَ الْوَالِيَ عَنِ الإِيمَانِ.
امّا آن جادوگر كه نام یونانی او علیما بود، با آنان مخالفت می‌كرد و سعی داشت فرماندار را از ایمان آوردن باز دارد.
وَأَمَّا شَاوُلُ، الَّذِي هُوَ بُولُسُ أَيْضًا، فَامْتَلأَ مِنَ الرُّوحِ الْقُدُسِ وَشَخَصَ إِلَيْهِ
در این هنگام شائول كه به نام پولس معروف شده بود، پر از روح‌القدس شده به آن مرد چشم دوخت و گفت:
وَقَالَ:«أَيُّهَا الْمُمْتَلِئُ كُلَّ غِشٍّ وَكُلَّ خُبْثٍ! يَا ابْنَ إِبْلِيسَ! يَاعَدُوَّ كُلِّ بِرّ! أَلاَ تَزَالُ تُفْسِدُ سُبُلَ اللهِ الْمُسْتَقِيمَةَ؟
«ای فرزند شیطان، ای دشمن تمام نیکی‌ها، ای منبع نیرنگ و تبهكاری، آیا از منحرف ساختن مردم از راه راست خداوند دست بر نمی‌داری؟
فَالآنَ هُوَذَا يَدُ الرَّبِّ عَلَيْكَ، فَتَكُونُ أَعْمَى لاَ تُبْصِرُ الشَّمْسَ إِلَى حِينٍ». فَفِي الْحَالِ سَقَطَ عَلَيْهِ ضَبَابٌ وَظُلْمَةٌ، فَجَعَلَ يَدُورُ مُلْتَمِسًا مَنْ يَقُودُهُ بِيَدِهِ.
حالا ببین، دست خدا تو را خواهد زد و نابینا خواهی شد و تا مدّتی نور آفتاب را نخواهی دید.» در همان وقت دنیا در نظر علیما تیره و تار شد و كوركورانه به این طرف و آن طرف می‌گشت تا شخصی را برای راهنمایی خود پیدا كند.
فَالْوَالِي حِينَئِذٍ لَمَّا رَأَى مَا جَرَى، آمَنَ مُنْدَهِشًا مِنْ تَعْلِيمِ الرَّبِّ.
فرماندار كه این جریان را دید، ایمان آورد؛ زیرا از تعالیم خداوند سخت متحیّر شده بود.
ثُمَّ أَقْلَعَ مِنْ بَافُوسَ بُولُسُ وَمَنْ مَعَهُ وَأَتَوْا إِلَى بَرْجَةِ بَمْفِيلِيَّةَ. وَأَمَّا يُوحَنَّا فَفَارَقَهُمْ وَرَجَعَ إِلَى أُورُشَلِيمَ.
پولس و همراهان او پافِس را ترک كردند و از راه دریا به پرجهٔ پمفیلیه آمدند. یوحنا (مرقس) از آنان جدا شد و به اورشلیم بازگشت.
وَأَمَّا هُمْ فَجَازُوا مِنْ بَرْجَةَ وَأَتَوْا إِلَى أَنْطَاكِيَةِ بِيسِيدِيَّةَ، وَدَخَلُوا الْمَجْمَعَ يَوْمَ السَّبْتِ وَجَلَسُوا.
ایشان از پرجه گذشته به شهر انطاكیه كه یكی از شهرهای استان پیسیدیه است آمدند. در روز سبت به كنیسه وارد شدند و نشستند.
وَبَعْدَ قِرَاءَةِ النَّامُوسِ وَالأَنْبِيَاءِ، أَرْسَلَ إِلَيْهِمْ رُؤَسَاءُ الْمَجْمَعِ قَائِلِينَ:«أَيُّهَا الرِّجَالُ الإِخْوَةُ، إِنْ كَانَتْ عِنْدَكُمْ كَلِمَةُ وَعْظٍ لِلشَّعْبِ فَقُولُوا».
بعد از قرائت تورات و كتاب انبیا رؤسای كنیسه پیش ایشان فرستادند و گفتند: «ای دوستان چنانچه پیام تشویق کننده‌ای برای این قوم دارید بفرمایید.»
فَقَامَ بُولُسُ وَأَشَارَ بِيَدِهِ وَقَالَ:«أَيُّهَا الرِّجَالُ الإِسْرَائِيلِيُّونَ وَالَّذِينَ يَتَّقُونَ اللهَ، اسْمَعُوا!
پولس برخاست و با اشارهٔ دست، از ایشان درخواست نمود كه ساكت باشند و بعد چنین گفت: «ای مردان اسرائیلی و همهٔ شما كه خدا ترس هستید توجّه نمایید.
إِلهُ شَعْبِ إِسْرَائِيلَ هذَا اخْتَارَ آبَاءَنَا، وَرَفَعَ الشَّعْبَ فِي الْغُرْبَةِ فِي أَرْضِ مِصْرَ، وَبِذِرَاعٍ مُرْتَفِعَةٍ أَخْرَجَهُمْ مِنْهَا.
خدای قوم اسرائیل، نیاكان ما را برگزید و در آن هنگام كه آنها در سرزمین مصر در غربت زندگی می‌کردند آنان را قومی بزرگ ساخت و دست خود را دراز كرد تا آنان را از آن سرزمین بیرون آورد.
وَنَحْوَ مُدَّةِ أَرْبَعِينَ سَنَةً، احْتَمَلَ عَوَائِدَهُمْ فِي الْبَرِّيَّةِ.
مدّت چهل سال در بیابانها متحمّل ایشان شد.
ثُمَّ أَهْلَكَ سَبْعَ أُمَمٍ فِي أَرْضِ كَنْعَانَ وَقَسَمَ لَهُمْ أَرْضَهُمْ بِالْقُرْعَةِ.
پس از نابود ساختن آن هفت ملّتی كه مقیم كنعان بودند، سرزمین آنها را
وَبَعْدَ ذلِكَ فِي نَحْوِ أَرْبَعَمِئَةٍ وَخَمْسِينَ سَنَةً أَعْطَاهُمْ قُضَاةً حَتَّى صَمُوئِيلَ النَّبِيِّ.
تا مدّت چهارصد و پنجاه سال به عنوان میراث به تصرّف اسرائیل در آورد. بعد از آن هم تا زمان سموئیل نبی، داوران را به ایشان بخشید
وَمِنْ ثَمَّ طَلَبُوا مَلِكًا، فَأَعْطَاهُمُ اللهُ شَاوُلَ بْنَ قَيْسٍ، رَجُلاً مِنْ سِبْطِ بِنْيَامِينَ، أَرْبَعِينَ سَنَةً.
و وقتی آنها خواستند برای خود یک پادشاه داشته باشند، خدا شائول پسر قیس را كه مردی از طایفهٔ بنیامین بود، به ایشان داد تا او مدّت چهل سال حكمرانی كند.
ثُمَّ عَزَلَهُ وَأَقَامَ لَهُمْ دَاوُدَ مَلِكًا، الَّذِي شَهِدَ لَهُ أَيْضًا، إِذْ قَالَ: وَجَدْتُ دَاوُدَ بْنَ يَسَّى رَجُلاً حَسَبَ قَلْبِي، الَّذِي سَيَصْنَعُ كُلَّ مَشِيئَتِي.
بعد از آن او را بر كنار كرد و داوود را برانگیخت تا پادشاه ایشان شود. خدا در حق داوود چنین گواهی داده گفت: 'من داوود پسر یَسی را مورد پسند خود یافته‌ام. او كسی است كه هرچه بخواهم انجام می‌دهد.'
مِنْ نَسْلِ هذَا، حَسَبَ الْوَعْدِ، أَقَامَ اللهُ لإِسْرَائِيلَ مُخَلِّصًا، يَسُوعَ.
از نسل همین مرد، خدا بر طبق وعدهٔ خود عیسی را به عنوان نجات دهنده‌ای برای اسرائیل برانگیخت.
إِذْ سَبَقَ يُوحَنَّا فَكَرَزَ قَبْلَ مَجِيئِهِ بِمَعْمُودِيَّةِ التَّوْبَةِ لِجَمِيعِ شَعْبِ إِسْرَائِيلَ.
قبل از آمدن او یحیی لزوم توبه و تعمید را به‌ همهٔ قوم اسرائیل اعلام می‌کرد
وَلَمَّا صَارَ يُوحَنَّا يُكَمِّلُ سَعْيَهُ جَعَلَ يَقُولُ:مَنْ تَظُنُّونَ أَنِّي أَنَا؟ لَسْتُ أَنَا إِيَّاهُ، لكِنْ هُوَذَا يَأْتِي بَعْدِي الَّذِي لَسْتُ مُسْتَحِقًّا أَنْ أَحُلَّ حِذَاءَ قَدَمَيْهِ.
و وقتی خدمت خود را به انجام رسانید گفت: 'من آن کسی‌که شما گمان می‌کنید نیستم. امّا بعد از من كسی می‌آید كه من لایق آن نیستم كه بند نعلین او را باز نمایم.'
«أَيُّهَا الرِّجَالُ الإِخْوَةُ بَنِي جِنْسِ إِبْرَاهِيمَ، وَالَّذِينَ بَيْنَكُمْ يَتَّقُونَ اللهَ، إِلَيْكُمْ أُرْسِلَتْ كَلِمَةُ هذَا الْخَلاَصِ.
«ای برادران كه فرزند ابراهیم هستید و شما نیز ای کسانی‌که در این جمع حضور دارید و از خدا می‌ترسید، پیام این نجات به ما رسیده است،
لأَنَّ السَّاكِنِينَ فِي أُورُشَلِيمَ وَرُؤَسَاءَهُمْ لَمْ يَعْرِفُوا هذَا. وَأَقْوَالُ الأَنْبِيَاءِ الَّتِي تُقْرَأُ كُلَّ سَبْتٍ تَمَّمُوهَا، إِذْ حَكَمُوا عَلَيْهِ.
زیرا ساكنان اورشلیم و حکمرانان ایشان نه او را شناختند و نه از كلمات انبیا كه در هر روز سبت قرائت می‌شود چیزی فهمیدند، امّا با محكوم كردن او به پیشگویی‌های انبیا تحقّق بخشیدند.
وَمَعْ أَنَّهُمْ لَمْ يَجِدُوا عِلَّةً وَاحِدَةً لِلْمَوْتِ طَلَبُوا مِنْ بِيلاَطُسَ أَنْ يُقْتَلَ.
اگر چه خطایی كه مستوجب مرگ باشد در او نیافتند، از پیلاطس تقاضا كردند تا او را اعدام كند.
وَلَمَّا تَمَّمُوا كُلَّ مَا كُتِبَ عَنْهُ، أَنْزَلُوهُ عَنِ الْخَشَبَةِ وَوَضَعُوهُ فِي قَبْرٍ.
و بعد از آنكه تمام پیشگویی‌های کتاب‌مقدّس را در امور او به انجام رسانیدند او را از صلیب پایین آوردند و به خاک سپردند.
وَلكِنَّ اللهَ أَقَامَهُ مِنَ الأَمْوَاتِ.
امّا خدا او را پس از مرگ زنده گردانید
وَظَهَرَ أَيَّامًا كَثِيرَةً لِلَّذِينَ صَعِدُوا مَعَهُ مِنَ الْجَلِيلِ إِلَى أُورُشَلِيمَ، الَّذِينَ هُمْ شُهُودُهُ عِنْدَ الشَّعْبِ.
و کسانی‌که در سفر از جلیل به اورشلیم همراه او بودند روزهای زیادی او را دیدند و هم اكنون در برابر قوم، شاهدان او می‌باشند.
وَنَحْنُ نُبَشِّرُكُمْ بِالْمَوْعِدِ الَّذِي صَارَ لآبَائِنَا،
ما در حضور شما مژدهٔ آن وعده‌ای را كه خدا به نیاکان ما داد اعلام می‌کنیم
إِنَّ اللهَ قَدْ أَكْمَلَ هذَا لَنَا نَحْنُ أَوْلاَدَهُمْ، إِذْ أَقَامَ يَسُوعَ كَمَا هُوَ مَكْتُوبٌ أَيْضًا فِي الْمَزْمُورِ الثَّانِي: أَنْتَ ابْنِي أَنَا الْيَوْمَ وَلَدْتُكَ.
كه خدا برای ما كه فرزندان آنان هستیم با رستاخیز عیسی به آن وعده وفا كرده است، چنانکه در مزمور دوم آمده است: 'تو پسر من هستی امروز من پدر تو شده‌ام.'
إِنَّهُ أَقَامَهُ مِنَ الأَمْوَاتِ، غَيْرَ عَتِيدٍ أَنْ يَعُودَ أَيْضًا إِلَى فَسَادٍ، فَهكَذَا قَالَ: إِنِّي سَأُعْطِيكُمْ مَرَاحِمَ دَاوُدَ الصَّادِقَةَ.
باز هم در خصوص رستاخیز او از مردگان و اینكه دیگر او فساد را نخواهد دید، خدا چنین فرمود: 'من آن بركات مقدّس و قابل اطمینانی را كه به داوود وعده داده‌ام به تو خواهم بخشید.'
وَلِذلِكَ قَالَ أَيْضًا فِي مَزْمُورٍ آخَرَ:لَنْ تَدَعَ قُدُّوسَكَ يَرَى فَسَادًا.
و در جای دیگر می‌فرماید: 'تو به این رضا نخواهی داد، كه بندهٔ امین تو فساد را ببیند.'
لأَنَّ دَاوُدَ بَعْدَ مَا خَدَمَ جِيلَهُ بِمَشُورَةِ اللهِ، رَقَدَ وَانْضَمَّ إِلَى آبَائِهِ، وَرَأَى فَسَادًا.
و امّا داوود كه در روزگار خود طبق ارادهٔ خدا خدمت كرده بود، درگذشت و به نیاکان خود ملحق شد و فساد را دید،
وَأَمَّا الَّذِي أَقَامَهُ اللهُ فَلَمْ يَرَ فَسَادًا.
امّا آن کسی‌که خدا او را زنده گردانید، هرگز فساد را ندید.
فَلْيَكُنْ مَعْلُومًا عِنْدَكُمْ أَيُّهَا الرِّجَالُ الإِخْوَةُ، أَنَّهُ بِهذَا يُنَادَى لَكُمْ بِغُفْرَانِ الْخَطَايَا،
ای برادران، شما باید بدانید كه مژدهٔ آمرزش گناهان به وسیلهٔ عیسی به شما اعلام شده است.
وَبِهذَا يَتَبَرَّرُ كُلُّ مَنْ يُؤْمِنُ مِنْ كُلِّ مَا لَمْ تَقْدِرُوا أَنْ تَتَبَرَّرُوا مِنْهُ بِنَامُوسِ مُوسَى.
شما باید بدانید كه هرکس به او ایمان آورد، از تمام گناهانی كه شریعت موسی نتوانست او را آزاد نماید، آزاد خواهد شد.
فَانْظُرُوا لِئَلاَّ يَأْتِيَ عَلَيْكُمْ مَا قِيلَ فِي الأَنْبِيَاءِ:
پس مواظب باشید، كه این گفتهٔ انبیا در مورد شما صادق نباشد كه می‌فرماید:
اُنْظُرُوا أَيُّهَا الْمُتَهَاوِنُونَ، وَتَعَجَّبُوا وَاهْلِكُوا! لأَنَّنِي عَمَلاً أَعْمَلُ فِي أَيَّامِكُمْ. عَمَلاً لاَ تُصَدِّقُونَ إِنْ أَخْبَرَكُمْ أَحَدٌ بِهِ».
'ای استهزا كنندگان توجّه كنید، حیران شوید و نابود گردید، زیرا در روزگار شما كاری خواهم كرد كه حتّی اگر كسی آن را برایتان بیان كند باور نخواهید كرد.'»
وَبَعْدَمَا خَرَجَ الْيَهُودُ مِنَ الْمَجْمَعِ جَعَلَ الأُمَمُ يَطْلُبُونَ إِلَيْهِمَا أَنْ يُكَلِّمَاهُمْ بِهذَا الْكَلاَمِ فِي السَّبْتِ الْقَادِمِ.
در موقع خروج از كنیسه مردم از آنها تقاضا كردند، كه سبت بعدی نیز دربارهٔ این امور برای ایشان سخن بگویند
وَلَمَّا انْفَضَّتِ الْجَمَاعَةُ، تَبعَ كَثِيرُونَ مِنَ الْيَهُودِ وَالدُّخَلاَءِ الْمُتَعَبِّدِينَ بُولُسَ وَبَرْنَابَا، اللَّذَيْنِ كَانَا يُكَلِّمَانِهِمْ وَيُقْنِعَانِهِمْ أَنْ يَثْبُتُوا فِي نِعْمَةِ اللهِ.
و وقتی مجلس تمام شد، بسیاری از یهودیان و آنها كه به یهودیّت گرویده بودند، به دنبال پولس و برنابا به راه افتادند. این دو با آنان صحبت می‌کردند و ایشان را تشویق می‌‌نمودند كه در فیض الهی استوار بمانند.
وَفِي السَّبْتِ التَّالِي اجْتَمَعَتْ كُلُّ الْمَدِينَةِ تَقْرِيبًا لِتَسْمَعَ كَلِمَةَ اللهِ.
هفتهٔ بعد تقریباً همهٔ ساكنان آن شهر برای شنیدن پیام خدا گرد آمدند.
فَلَمَّا رَأَى الْيَهُودُ الْجُمُوعَ امْتَلأُوا غَيْرَةً، وَجَعَلُوا يُقَاوِمُونَ مَا قَالَهُ بُولُسُ مُنَاقِضِينَ وَمُجَدِّفِينَ.
امّا هنگامی‌که یهودیان جماعت را دیدند حسادت ورزیدند و هرچه را پولس می‌گفت، تكذیب می‌کردند و به او دشنام می‌دادند.
فَجَاهَرَ بُولُسُ وَبَرْنَابَا وَقَالاَ:«كَانَ يَجِبُ أَنْ تُكَلَّمُوا أَنْتُمْ أَوَّلاً بِكَلِمَةِ اللهِ، وَلكِنْ إِذْ دَفَعْتُمُوهَا عَنْكُمْ، وَحَكَمْتُمْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُسْتَحِقِّينَ لِلْحَيَاةِ الأَبَدِيَّةِ، هُوَذَا نَتَوَجَّهُ إِلَى الأُمَمِ.
پولس و برنابا با شهامت و جسارت گفتند: «لازم بود كه كلام خدا قبل از همه به گوش شما برسد، امّا چون شما آن را رد كردید و خود را لایق حیات جاودانی ندانستید، بدانید كه ما از این پس پیش غیر یهودیان خواهیم رفت،
لأَنْ هكَذَا أَوْصَانَا الرَّبُّ: قَدْ أَقَمْتُكَ نُورًا لِلأُمَمِ، لِتَكُونَ أَنْتَ خَلاَصًا إِلَى أَقْصَى الأَرْضِ».
زیرا خداوند چنین فرموده است: 'من تو را نور تمام ملّتهای جهان خواهم ساخت تا اینکه تمام دنیا نجات یابند.'»
فَلَمَّا سَمِعَ الأُمَمُ ذلِكَ كَانُوا يَفْرَحُونَ وَيُمَجِّدُونَ كَلِمَةَ الرَّبِّ. وَآمَنَ جَمِيعُ الَّذِينَ كَانُوا مُعَيَّنِينَ لِلْحَيَاةِ الأَبَدِيَّةِ.
وقتی غیر یهودیان این گفتار را شنیدند خوشحال شدند و از كلام خدا تعریف كردند و آنانی كه برای دریافت حیات جاودانی معیّن شده بودند، ایمان آوردند.
وَانْتَشَرَتْ كَلِمَةُ الرَّبِّ فِي كُلِّ الْكُورَةِ.
پیام خداوند در تمام آن سرزمین منتشر شد.
وَلكِنَّ الْيَهُودَ حَرَّكُوا النِّسَاءَ الْمُتَعَبِّدَاتِ الشَّرِيفَاتِ وَوُجُوهَ الْمَدِينَةِ، وَأَثَارُوا اضْطِهَادًا عَلَى بُولُسَ وَبَرْنَابَا، وَأَخْرَجُوهُمَا مِنْ تُخُومِهِمْ.
امّا یهودیان زنهای متنفذی كه به یهودیّت گرویده بودند و بزرگان شهر را به ضد پولس و برنابا تحریک نمودند. پس آنان را آزار رسانیده از آن ناحیه بیرون كردند.
أَمَّا هُمَا فَنَفَضَا غُبَارَ أَرْجُلِهِمَا عَلَيْهِمْ، وَأَتَيَا إِلَى إِيقُونِيَةَ.
امّا آن دو به عنوان اعتراض، خاک آن شهر را از پاهای خود تکانده و به شهر قونیه رفتند
وَأَمَّا التَّلاَمِيذُ فَكَانُوا يَمْتَلِئُونَ مِنَ الْفَرَحِ وَالرُّوحِ الْقُدُسِ.
و شاگردان در انطاكیه پر از شادی و روح‌القدس گردیدند.