او همچنان به کار خود ادامه داد، فاحشهای در مصر، آنجا که بکارتش را از دست داده بود. از زمانی که دختر جوانی بود، مردان با او همبستر شدند و با او چون فاحشه رفتار کردند.
«او بیشتر و بیشتر در عمق فساد غرق شد. او جذب تصاویر کَندهکاری شدهٔ مقامات بابلی روی دیوار با کمربند و سربندهای زیبا که با رنگ قرمز رنگ شده بودند، گشت.
«او بیشتر و بیشتر در عمق فساد غرق شد. او جذب تصاویر کَندهکاری شدهٔ مقامات بابلی روی دیوار با کمربند و سربندهای زیبا که با رنگ قرمز رنگ شده بودند، گشت.
ای اهولیبه، میخواستی فسادی را که در جوانی در مصر مرتکب شدی و مجرم شناخته شدی تکرار کنی، هنگامیکه مردان با سینههای تو بازی کردند و تو بکارت خود را از دست دادی.»
بابلیها و تمام کلدانیان را از فقود، شوع و قوع جمع میکنم و همچنین آشوریان را که جوانان جنگجو و خوشچهره و سوارکاران ماهر هستند با فرماندهان و رهبرانشان برضد تو میفرستم.
ایشان از شمال با ارتشی بزرگ و ارّابهها و گاریها یورش خواهند آورد. ایشان با سپر و کلاهخود از خودشان محافظت میکنند و تو را محاصره خواهند کرد. من تو را به دست ایشان خواهم داد و تو را با قوانین خود داوری خواهند کرد.
چون از تو خشمگین هستم، اجازه خواهم داد که در خشم خود با تو رفتار کنند. ایشان بینی و گوشهای تو را خواهند برید و فرزندانت را خواهند کشت. بله ایشان پسران و دخترانت را دستگیر میکنند و بقیّهٔ را طعمهٔ آتش خواهند کرد.
«ایشان حتّی به سرزمینهای دور برای مردان قاصدان فرستادند تا بیایند و آمدند. خود را برای ایشان شستوشو کردند و چشمهای خود را آرایش کردند و به خود جواهرات آویختند.
صدای ناهنجار مردم اطراف او را دربر گرفته بود، بسیاری از این مردان مست را از صحرا آورده بودند و ایشان بازوبند به بازوی زنان بستند و تاجهای زیبا بر سرشان گذاشتند.