خداوند هنوز هم در آن شهر حضور دارد. او عادل و با انصاف است و بیعدالتی نمیکند. هر بامداد عدالت خود را به مردم نشان میدهد، امّا با وجود این، بدکاران با بیشرمی به کارهای شرم آور خود ادامه میدهند.
خداوند میفرماید: «من اقوام زیادی را از بین بردهام. شهرهایشان را ویران و دیوارها و بُرجهای آنها را خراب کردهام. شهرها متروک و کوچهها خالی شدهاند و یک نفر هم باقی نمانده است.
گفتم شاید مردم از من بترسند و به نصایح من گوش کنند و آنچه به آنها تعلیم دادهام، فراموش نکنند، امّا آنها توجّهی نکردند و به کارهای فاسد خود ادامه دادند.»
خداوند میفرماید: «صبر کنید، روزی که علیه اقوام جهان برخیزم و آنها را محکوم سازم بزودی میرسد. من تصمیم گرفتهام که تمام ملل و همهٔ سلطنتها را جمع کنم و خشم خود را بر آنها بریزم. تمام دنیا در آتش غیرت من گداخته خواهد شد.
در آن زمان شما ای قوم من، دیگر از سرکشیها و کارهایی که علیه من کردهاید، شرمنده نمیشوید. تمام مردم متکبّر و خودخواه را از میان شما دور میکنم. بعد از آن دیگر در کوه مقدّس من غرور و تکبّر وجود نخواهد داشت.
آنهایی که در اسرائیل باقی میمانند، دیگر به کارهای زشت دست نمیزنند، دروغ نمیگویند، فریب نمیدهند، بلکه در کامیابی و امنیّت زندگی میکنند و کسی نمیتواند آنها را بترساند.»
روز جزای کسانیکه بر تو ظلم کردهاند فرا میرسد.
مردمان لنگ را نجات میدهم
و تبعیدشدگان را به وطنشان بازمیگردانم.
ننگشان را به عزّت و افتخار تبدیل میکنم
و آن وقت تمام دنیا آنها را تحسین میکنند.