تمام اقوام جهان را در دشت داوری جمع کرده
در آنجا آنها را بهخاطر میراث خود،
یعنی قوم اسرائیل محاکمه خواهم کرد،
زیرا آنها قوم مرا در بین اقوام جهان پراکنده ساخته
و سرزمین مرا تقسیم کردند.
پسران و دختران شما را به مردم یهودا میفروشم، آنها نیز ایشان را به سبائیان که در سرزمینی دوردست زندگی میکنند، خواهند فروخت. من که خداوند هستم، این را میگویم.
داسها را بردارید،
زیرا محصول رسیده و برای درو آماده است.
مردم همه شریر شدهاند،
پس بروید و آنها را همانطور که انگورها را برای شراب در چرخشت لِه میکنند تا شراب لبریز گردد،
پایمال سازید.»
غرّش صدای خداوند از فراز کوه صهیون برمیخیزد
و همچون رعد از اورشلیم فریاد میزند.
آسمان و زمین به لرزه میآیند،
امّا خداوند پناهگاه قوم خود، اسرائیل بوده
از ایشان حمایت میکند.
آنگاه شما خواهید دانست که من،
خداوند خدای شما، بر کوه مقدّس خود صهیون، ساکن هستم.
اورشلیم شهری مقدّس خواهد بود
و بیگانگان دیگر هرگز نخواهند توانست بر آن پیروز شوند.
در آن زمان از کوهها شراب تازه میچکد
و از تپّهها شیر جاری میشود.
جویهای خشک یهودا از آب لبریز میگردند
و از معبد بزرگ چشمهٔ آب فوران میکند
و درّهٔ اقاقیا را سیراب میسازد.