روزی داوود در کاخ خود نشسته بود و به ناتان نبی گفت: «ببین، من در این قصری که از چوب سرو ساخته شده است زندگی میکنم، امّا صندوقچه پیمان خداوند در زیر خیمه قرار دارد.»
زیرا از روزی که مردم اسرائیل را از کشور مصر رهایی دادم تا به امروز در معبدی ساکن نبودهام، همیشه در خیمهها زندگی کرده و از جایی به جایی دیگر نقل مکان کردهام.
در همهٔ سفرها با قوم اسرائیل رفتهام، امّا به هیچیک از رهبرانشان که من آنها را برای رهبریشان تعیین نمودم، شکایت نکردهام که چرا معبدی از چوب سرو برای من نساختهاند.'
برای قوم خود، اسرائیل جایی را تعیین میکنم که وطن و مِلک همیشگی ایشان باشد و هیچکسی نتواند آرامی آنها را برهم بزند. به مردمان بدخواه اجازه نمیدهم که آنها را مثل داورانی که من برایشان تعیین کردم، خوار و حقیر سازند. دشمنانت را مغلوب تو میکنم و وعده میدهم که به تو فرزندان فراوان ببخشم.
برای قوم خود، اسرائیل جایی را تعیین میکنم که وطن و مِلک همیشگی ایشان باشد و هیچکسی نتواند آرامی آنها را برهم بزند. به مردمان بدخواه اجازه نمیدهم که آنها را مثل داورانی که من برایشان تعیین کردم، خوار و حقیر سازند. دشمنانت را مغلوب تو میکنم و وعده میدهم که به تو فرزندان فراوان ببخشم.
من ارزش این چیزهای فوقالعاده را که تا به حال در حق من کردی ندارم، امّا تو باز هم وعدههای عالیتر آینده را به من دادی که خانواده و فرزندان من هم شامل آن وعدهها میباشند. ای خداوند خدای من!
هیچ قوم دیگری به پای قوم اسرائیل نمیرسد و یگانه قومی است که تو از کشور مصر نجات دادی و برای خود برگزیدی. با معجزات حیرتانگیز، نام خود را بزرگ و مشهور ساختی. و بهخاطر اینکه راه را برای خروج قوم اسرائیل از کشور مصر هموار سازی اقوام زیادی را از بین بردی.
تا نام مقدّس تو مشهور شود و جلال و عظمت ابدی یابد و همه بگویند: 'خداوند متعال، خدای اسرائیل، واقعاً خدای اسرائیل است'، و خانوادهٔ بندهات همیشه فرمانروای قوم اسرائیل باشد،
پس میخواهم که به رضای خود، خانوادهٔ این بندهات را برکت بدهی و این برکت تو جاودانی باشد تا تو ای خداوند، آنها را برکت دادهای و برکت تو تا ابد با آنها خواهد بود.»