امّا در اینجا شخصی است به نام شبع پسر بکری، از کوهستان افرایم. او در مقابل داوود پادشاه دست به شورش زده است. ما فقط او را میخواهیم که تسلیم شود و آن وقت ما همه از اینجا میرویم.»
زن گفت: «بسیار خوب، ما سر او را از آن طرف دیوار برایت میاندازیم.»
乃因以法莲山地的一个人─比基利的儿子示巴─举手攻击大卫王,你们若将他一人交出来,我便离城而去。」妇人对约押说:「那人的首级必从城墙上丢给你。」