این پیام را به تمام مردم اورشلیم اعلام کنم:
«به یاد دارم که چقدر در جوانیات با وفا بودی، چقدر در ابتدای ازدواجمان مرا دوست داشتی،
به دنبال من حتّی از کویرها
و زمینهای بایر میگذشتی.
خداوند میفرماید: «اجداد شما چه اتّهامی علیه من داشتند؟
چه چیزی باعث شد آنها از من رویگردان شوند؟
آنها بُتهای بیارزش را پرستیدند،
و خودشان بیارزش شدند.
آنها به من بیاعتنایی کردند،
گرچه من آنها را از مصر نجات دادم
و آنها را در بیابان و چالههای شنی،
سرزمینی خشک و خطرناک،
جایی که کسی در آن زندگی نمیکند
و حتّی هیچکس از آنجا گذر نیز نخواهد کرد، رهبری کردم.
من آنها را به سرزمینی حاصلخیز آوردم
تا از محصولات و میوههای آنجا لذّت ببرند،
امّا در عوض، آنها سرزمین مرا ویران کردند،
و زمینی را که به آنها داده بودم، ناپاک ساختند.
کاهنان نپرسیدند: 'خداوند کجاست؟'
حتّی کاهنان خودم، مرا نمیشناختند.
حکمرانان برضد من شوریدند،
انبیا به نام بعل سخن میگفتند
و بُتهای بیهوده را میپرستیدند.
هیچ ملّت دیگری هرگز خدایان خود را،
-هرچند غیر واقعی بودند- عوض نکردند.
امّا قوم من، مرا که برایشان افتخار و بزرگی آوردم،
با خدایانی که برایشان هیچکاری نمیتوانند بکنند، عوض کردند.
چون قوم من مرتکب دو گناه شدهاند:
آنها مرا که سرچشمهٔ آب گوارا هستم، ترک کردهاند
و برای خود آبانبار کندهاند؛
آبانبارهای ترک خوردهای که آب را اصلاً نگاه نمیدارند.
شرارت تو موجب مجازات تو،
و رویگردانیدن تو از من، باعث محکومیّت توست.
تو خواهی آموخت که ترک کردن و بیحرمتی به من
-خداوند، خدای خودت-
چه اشتباه تلخی است.
من، خدای متعال چنین گفتهام.»
خداوند متعال میگوید: «ای اسرائیل از زمانهای قدیم تو از فرمان من سرپیچی کردی،
و حاضر نبودی از من اطاعت کنی و مرا بپرستی.
بر فراز تپّههای مرتفع،
در پای درختان سبز،
تو الهههای باروری را میپرستیدی.
چگونه میتوانی بگویی که خودت را آلوده نساختهای،
و یا هرگز بعل را پرستش نکردهای؟
بنگر و ببین چگونه تو در همین درّه مرتکب گناه شدهای،
و ببین چه کردهای.
تو مثل یک شتر وحشی در فصل جفتگیری هستی،
که افسار گسیخته به هر طرف میدود،
و به بیابان میرود.
وقتی شهوت او را به هیجان آورد، چه کسی میتواند جلوی او را بگیرد.
لازم نیست که شترهای نر برای رام کردن او به خودشان زحمتی بدهند،
چون او همیشه در فصل جفتگیری حاضر و آماده است.
ای اسرائیل، پاهای خود را خسته نکن،
و نگذار گلوی تو
از تعقیب سایر خدایان خشک شود.
فقط بگو: 'نه، من نمیتوانم بازگردم.
من عاشق خدایان بیگانه هستم
و به دنبال آنها خواهم رفت.'»
خداوند میگوید: «همانطور که یک دزد هنگامیکه گیر میافتد، شرمسار است؛ شما قوم اسرائیل هم همانگونه -به همراه پادشاهان، بزرگان، کاهنان، و انبیای خودتان- شرمنده خواهید بود.
شما که میگویید یک درخت، پدر شما و یک صخره، مادر شماست شرمسار خواهید شد. شما به عوض اینکه، به من روی آورید به من پشت کردید، پس این چیزها بر سر شما آمد. امّا وقتی شما دچار زحمتی میشوید، آنگاه از من میخواهید بیایم و شما را نجات دهم.
«کجا هستند آن خدایانی که برای خود ساختید؟ بگذارید وقتی در زحمت هستید، آنها اگر میتوانند شما را نجات دهند! ای یهودا به تعداد شهرهایت خدایان متعدّد داری.
ای قوم اسرائیل به آنچه میگویم گوش دهید. آیا من برای شما، مثل بیابان یا مثل سرزمینی تاریک و خطرناک بودم؟ پس چرا میگویید هرچه دلتان خواست، همان را انجام خواهید داد و دیگر به حضور من برنمیگردید؟
تو از مصر رویگردان خواهی شد، از خجالت سرت را پایین میاندازی. من، خداوند، تمام کسانی را که تو به آنها توکّل کردهای طرد کردهام. از آنها هیچ سودی عاید تو نخواهد شد.»