در آن سرزمینهای بیگانه ایشان نخواهند توانست به خداوند شراب هدیه کنند و یا برای او قربانی بیاورند. هرکسی از خوراک آنها بخورد، ناپاک خواهد شد. مانند خوراکی که در مراسم سوگواری میخورند. فقط برای جلوگیری از گرسنگی استفاده خواهد شد، چیزی از آن برای هدیه به معبد بزرگ خداوند برده نخواهد شد.
هنگامیکه فاجعه فرا رسد و مردم پراکنده گردند، مصریان ایشان را برای دفن کردن در شهر ممفیس جمع خواهند کرد. در جاهایی که اشیای نفیسِ نقرهای را جمع میکردند و همچنین در خانههایشان خار و خس خواهد رویید.
مردم اسرائیل بدانند که زمان عقوبت و مکافات ایشان فرا رسیده است. گناه و خطای قوم اسرائیل زیاد است، زیرا از روی بغض و نفرت، نبی را احمق میگویند و کسی را که از خدا الهام میگیرد، دیوانه میخوانند.
نبی از جانب خدا آمده است تا نگهبان قوم او باشد، امّا به هرجایی که میرود، برایش دامی نهاده شده است. این مردم حتّی در معبد بزرگ هم دشمنی خود را نشان میدهند.
خداوند میفرماید: «وقتی اسرائیل را یافتم برای من مانند انگور در بیابان و یافتن نیاکانشان مانند نوبر انجیر، برایم لذّتبخش بود. امّا وقتی به شهر فغور رفتند، خود را وقف بت بعل کردند و بزودی مثل خدایانی که عاشق آنها بودند مکروه و ناپاک شدند.
خداوند میفرماید: «تمام شرارت این قوم از جلجال شروع شد و در همانجا بود که من از آنها بیزار شدم. بهخاطر همین شرارتشان، آنها را از خانهٔ خود بیرون میکنم. دیگر آنها را دوست نخواهم داشت، زیرا همهٔ رهبران ایشان سرکش هستند.
بنیاسرائیل چون گیاهی است که ریشهاش خشکیده و میوهای نمیدهد. ایشان فرزندی نخواهند داشت، امّا اگر فرزندی هم داشتند که برایشان عزیز باشد، او را خواهم کُشت.»