او به لاویان گفت: «شما رهبران خاندانهای لاوی هستید، خود را و برادران خویش را تقدیس نمایید تا صندوق خداوند خدای اسرائیل را به مکانی که برای آن آماده کردهام بیاورید.
و با ایشان خویشاوندان درجه دوم خود، زکریا، یعُزیئیل، شمیراموت، یحیئیل، عونی، الیاب، بنایاهو، معسیا، متتیا، الیفلیا و مقنیا و عوبید اَدوم و یعیئیل دروازبانان را برگزیدند.
شبنیا، یوشافاط، نتنئیل، عماسای، زکریا، بنایاهو و الیعزر که همه کاهن بودند، نزد صندوق پیمان خداوند شیپور مینواختند. و عوبید اَدوم و یحیی نگهبان صندوق پیمان بودند.
داوود و همهٔ لاویانی که صندوق پیمان را حمل میکردند، سرایندگان و کنیا رهبر سرایندگان، همه رداهای کتانی لطیفی پوشیده بودند و داوود جامهٔ مخصوص کاهنان بر تن داشت.
هنگامیکه صندوق پیمان وارد شهر داوود میشد، میکال دختر شائول از پنجره نگریست و داوود پادشاه را دید که پایکوبی و شادی میکند، پس او را در دل خود خوار شمرد.