و فرشتهٔ دیگری را دیدم كه از مشرق برمیخاست و مُهر خدای زنده را در دست داشت و با صدای بلند به آن چهار فرشته كه قدرت یافته بودند به خشكی و دریا آسیب رسانند، گفت:
بعد از این نگاه كردم و گروه كثیری را دیدم كه کسی قادر به شمارش آنها نبود. از همهٔ ملل و همهٔ قبایل و امّتها و زبانها در جلوی تخت و در مقابل برّه ایستاده بودند. آنها لباس سفیدی به تن داشتند و شاخهٔ نخل در دستشان بود
من پاسخ دادم: «ای آقای من، تو باید بدانی.»
سپس به من گفت: «اینها كسانی هستند كه از آن عذاب سخت گذشتهاند، رداهای خود را شسته و در خون برّه سفید کردهاند.