پس از آن نگاه كردم و در آسمان دری گشاده دیدم و همان صدایی كه من در آغاز شنیده بودم، مانند شیپوری به من گفت: «بالا بیا، من آنچه را كه باید بعد از این رُخ دهد به تو نشان خواهم داد.»
و همچنین در برابر تخت چیزی كه مانند دریای شیشه یا بلور بود دیده میشد. در اطراف و در چهار گوشهٔ تخت، چهار حیوان قرار داشت كه بدن آنها از هر طرف پر از چشم بود.
هر یک از این چهار حیوان شش بال داشت و بدن آنها از هر طرف پر از چشم بود و شب و روز دایماً میگفتند: «قدّوس، قدّوس، قدّوس، خداوند، خدای قادر مطلق
كه بود و هست و خواهد آمد.»