یک سهم از زمینی که در غرب رود اردن بود، به طایفهٔ منسی، پسر اول یوسف داده شد. به ماخیر پدر جلعاد، پسر اول منسی که یک قهرمان مبارز بود، جلعاد و باشان را در شرق رود اردن دادند.
آنها پیش العازار کاهن، یوشع پسر نون و رهبران بنیاسرائیل آمدند و گفتند: «خداوند به موسی فرموده بود که به ما هم زمینی در بین برادران ما داده شود.» پس به آنها نیز مانند برادران ایشان سهمی داده شد.
سرحد منسی تا وادی قانه میرسید. شهرهای جنوب وادی، گرچه در سرزمین منسی واقع بودند، ولی به طایفهٔ افرایم تعلّق داشتند. سرحد منسی به طرف شمال وادی رفته به دریای مدیترانه ختم میشد.
یوشع به آنها گفت: «اگر جمعیّت شما زیاد است و ناحیه کوهستانی افرایم برایتان کافی نیست، به سرزمین فرزیان و رفائیان بروید و جنگل آنجا را برای خود صاف کنید.»
آنها جواب دادند: «آن کوهستان برای ما کفایت نمیکند. ولی کنعانیانی که در دشت سکونت دارند چه در بیتشان و چه در دشت یزرعیل، همگی دارای ارّابههای جنگی آهنی هستند.»
پس کوهستان از آن شما باشد. اگرچه آنجا منطقهٔ جنگلی است، شما میتوانید جنگل را صاف کنید و مالک آن شوید. هرچند، کنعانیان ارّابههای جنگی آهنی دارند و قوی هستند، شما میتوانید آنها را از آنجا بیرون کنید.»