برای آنانی که در غم و اندوه بودند تاریکی نخواهد بود.
طایفههای زبولون و نفتالی که روزگاری خوار و خفیف بودند، در آینده موجب افتخار مردم کرانههای شرقی مدیترانه تا نواحی آن به سوی رود اردن تا ایالت جلیل -جایی که بیگانگان زندگی میکنند- خواهند بود.
ای خداوند، چه شادی بزرگی به آنها دادهای و چه خوشحالی عظیمی به آنها بخشیدهای!
آنها از آنچه تو کردهای بسیار شادمانند.
مثل زمان برداشت محصول فراوان
یا مانند هنگامی که غنایم جنگی را بین خود تقسیم میکنند.
چون یوغی که بر گردنشان سنگینی میکرد،
و چوبی را که بر پشتشان زده میشد شکستی،
چوب سرکوب کننده ایشان را شکستی،
درست همانگونه که مدّتها پیش ارتش مدیان را شکست دادی.
برای ما فرزندی زاییده،
پسری به ما داده شده است
و او بر ما سلطنت خواهد کرد.
اسم او «مشاور عجیب، خدای قدیر، پدر سرمدی
و شاهزادهٔ صلح و سلامتی» خواهد بود.
قدرت شاهانهاش روز افزون،
و مملکتش همیشه در صلح خواهد بود.
او مثل خاندانش داوود سلطنت میکند
و قدرتش از حال تا ابد بر نیکی و عدالت متّکی خواهد بود.
خدای متعال با اشتیاق اینکار را به کمال خواهد رسانید.
«ساختمانهای خشتی فرو ریختند، امّا به جای آنها ساختمانهای سنگی خواهیم ساخت. تیرهای چوبی چنار خُرد شدند، امّا به جای آنها خانههای خود را با تیرهای چوبی سرو آزاد خواهیم ساخت.»
پس خداوند نمیگذارد جوانان فرار کنند و بر بیوه زنان و یتیمان هم رحم نخواهد کرد. چون تمام قوم بیخدا و بدکار هستند و هرچه بگویند شرارتآمیز میباشد، پس خشم خدا تمام نخواهد شد و دستش برای تنبیه آنها دراز است.
طایفهٔ منسی و طایفهٔ افرایم به یکدیگر حمله میکنند و بعد، آنها متفقاً به یهودا یورش میبرند. با وجود تمام اینها، خشم خدا پایان نیافته و دستش هنوز برای تنبیه دراز است.