خداوند میگوید: «آیا میپندارید همانطور که مردی زنش را طلاق میدهد،
من قوم خود را از خودم دور ساختم؟
پس طلاقنامه کجاست؟
آیا فکر میکنید من شما را به عنوان اسیر فروختم؟
مانند مردی که فرزندان خودش را به اسارت بفروشد؟
نه، تو بهخاطر گناهانت به اسارت افتادی؛
و بهخاطر جنایتهایی که مرتکب شدی، تبعید گشتی.
«چرا قوم من، وقتی برای نجات آنها اقدام کردم،
در پاسخ غفلت ورزیدند؟
چرا وقتی آنها را خواندم، آنها جوابی ندادند؟
آیا آنقدر ضعیف هستم که دیگر نمیتوانم آنها را نجات دهم؟
من میتوانم فرمان دهم دریا خشک شود
و نهرهای آب به بیابان مبدّل شوند
و تا ماهیان آنها از بیآبی بمیرند.
پشتم را برای آنهایی که مرا با شلاّق میزدند، برهنه نمودم،
و وقتی به من ناسزا میگفتند،
ریشهای مرا میکندند،
و به من آب دهان میانداختند، اعتراضی نکردم.
چون خدا نزدیک است
و او بیگناهی مرا ثابت میکند.
آیا کسی جرأت دارد مرا به جرمی متّهم کند؟
بیایید به دادگاه برویم،
بگذارید او اتّهامات خود را ارائه دهد!
ای تمام خداترسان
و کسانیکه گفتار بندهٔ او را اطاعت میکنید،
راهی که شما میروید ممکن است تاریک باشد، امّا به خداوند توکّل نمایید،
و به خدای خود اعتماد کنید.
تمام شما که برای از بین بردن دیگران آتش میافروزید،
خودتان در آن آتش نابود خواهید شد.
خداوند خودش چنین خواهد کرد
و شما گرفتار سرنوشت دردناکی خواهید شد.