او زمین را کَند و از سنگلاخها پاک ساخت.
مرغوبترین تاکها را در آن کاشت.
بُرجی برای نگاهبانی آن بنا کرد
و چرخشتی برای فشردن انگورهای آن ساخت.
و برای رسیدن فصل برداشت انگورها به انتظار نشست،
امّا تمام انگورها ترش بودند.
میگذارم علفهای هرز آن را بپوشانند. تاکها را دیگر هرس نمیکنم و زمین را وجین نخواهم کرد. میگذارم خار و خس همهٔ آن را فرا گیرند. من حتّی به ابرها دستور میدهم دیگر بارانی بر آن نبارد.»
اسرائیل، تاکستان خداوند متعال است.
مردم یهودیه تاکهایی هستند که او کاشته است.
او از آنها انتظار نیکی داشت،
امّا در عوض، آنها مرتکب قتل شدند.
او از آنها انتظار داشت در راستی و عدالت زندگی کنند،
ولی فریاد مظلومان برای داوری بلند است.
وای بر شما که خانهها و مزارع بیشتری میخرید و به آنچه دارید میافزایید. بزودی جایی برای زندگی دیگران باقی نمیماند و شما در این زمین تنها خواهید ماند.
شما میگویید: «بگذارید خداوند آنچه را که میخواهد زودتر انجام دهد تا ما بتوانیم آن را ببینیم. بگذارید خدای قدّوس اسرائیل به موقع کار خود را انجام دهد، صبر کنید تا ببینیم اراده و نقشهٔ او چیست.»
وای بر شما که شرارت را نیک و نیکی را شرارت مینامید. شما تاریکی را به نور و نور را به تیرگی تبدیل میکنید. شما آنچه را شیرین است تلخ و آنچه را تلخ است شیرین میکنید.
چون به آنچه خداوند متعال -خدای قدّوس اسرائیل- به شما آموخت، گوش ندادهاید. اکنون همانطور که کاه و علف خشک در آتش پژمرده شده میسوزند، ریشههای شما هم میپوسند و شکوفههای شما میخشکند و پراکنده میشوند.
خداوند خشمگین است و دست خود را برای تنبیه آنها بلند کرده است. کوهها به لرزه میافتند و اجساد مردگان مثل زباله در خیابانها ریخته میشود. حتّی در آن وقت هم غضب خداوند پایان نخواهد یافت و باز هم دست او برای تنبیه بلند است.