در روز اولِ ماهِ ششمِ سال دومِ سلطنت داریوش شاهنشاه، خداوند پیامی توسط حجّای نبی برای زروبابل پسر شالتیئیل حاکم یهودا و برای یهوشع پسر یهوصادق کاهن اعظم فرستاد.
زیاد میکارید، ولی محصولِ کم برمیدارید. میخورید، امّا سیر نمیشوید. مینوشید و باز هم تشنگیتان رفع نمیگردد. لباس میپوشید، امّا گرم نمیشوید. مزد میگیرید امّا گویی آن را در جیبی که سوراخ است میگذارید.
«منتظر محصول فراوان بودید، ولی کم به دست آوردید و وقتیکه آن محصول کم را به خانه آوردید، من آن را برباد دادم. آیا میدانید چرا من این کار را کردم؟ بهخاطر اینکه خانهٔ من ویران مانده و شما مشغول ساختن خانههای خود هستید.
آنگاه زروبابل و یهوشع و تمام کسانیکه از اسارت در بابل، برگشته بودند از خداوند ترسیدند و دستور خداوند خدای خود را، که توسط حجّای نبی فرستاده شده بود، اطاعت کردند.