«ای انسان فانی، سوگنامهای برای فرعون، بخوان و به او بگو: تو خود را چون شیری در میان ملّتها میدانی امّا تو چون هیولایی در دریا هستی. تو در رودخانههای خود حرکت میکنی و با پاهایت آبها را حرکت میدهی و آنها را آلوده میسازی.
بسیاری از مردم بهخاطر حال تو پریشان میشوند و پادشاهانشان خواهند لرزید. در روز سرنگونی تو هنگامیکه شمشیر خود را حرکت دهم، همه بهخاطر جانشان از ترس خواهند لرزید.»
من اجازه خواهم داد که مردمت با شمشیر نیرومندان کشته شوند، کسانیکه از بدترین ملّتها هستند. ایشان افتخار مصر را ویران خواهند کرد و همهٔ مردم آن نابود خواهند شد.
بزرگترین قهرمانان و کسانیکه به همراه مصریان جنگ میکردند در دنیای مردگان به ایشان خوشآمد خواهند گفت. ایشان فریاد برخواهند آورد که: 'نامختونانی که در نبرد کشته شدهاند، اینجا پایین آمدهاند و در اینجا خواهند ماند.'
و گورهایشان در ژرفترین نقطهٔ دنیای مردگان قرار دارد. همهٔ سربازانش در نبرد کشته شدند و گورهایشان در اطراف اوست. روزی بود که ایشان سرزمین زندگان را به وحشت میانداختند.
«عیلام نیز آنجاست با گورهای سربازانش که در پیرامون خود، همه در جنگ کشته شده بودند و نامختونان به دنیای مردگان فرو رفتند. در زمان حیات خود وحشت میآفریدند امّا اکنون در شرمساری مردهاند.
عیلام در میان کسانیکه در جنگ کشته شدند، خوابیده است و گورهای سربازانش در اطرافش هستند. همهٔ نامختونان در جنگ کشته شدند. در زمان حیات وحشت میآفریدند، امّا اکنون در شرمساری مردهاند.
ایشان در کنار مردان قدیم که با ابزار جنگ خود به دنیای مردگان رفتند و شمشیر ایشان در زیر سر و سپرشان بر روی بدن ایشان است، نخوابیدهاند، زیرا وحشت مردان غیور در دنیای زندگان بود.
«اَدوم در آنجاست. پادشاهان و فرمانروایان آن با تمام قدرتشان در کنار کشتهشدگان با شمشیر خوابیدهاند، در کنار افراد نامختونی که در دنیای مردگان خواهند افتاد.
«تمام شاهزادگان شمال و صیدونیان آنجا هستند. زمانی قدرت آنها وحشت ایجاد میکرد، امّا اکنون آنها با شرمساری در نامختونی مردهاند و همراه با کسانیکه در جنگ کشته شدهاند، خواهند افتاد و آنها در شرمساری کسانیکه به دنیای مردگان رفتهاند، سهیم میشوند.
«چون او در دنیای زندگان وحشت برانگیخت، بنابراین فرعون و همهٔ مردمش در کنار افراد نامختونی که با شمشیر کشته شدهاند، خواهند افتاد.» خداوند چنین سخن گفته است.