«بعد از آن که خداوند خدایتان مردمی را که سرزمین ایشان را به شما خواهد داد، نابود کرد و بعد از اینکه شما شهرها و خانههای ایشان را تصرّف کردید و در آنجا ساکن شدید،
آن سرزمین را به سه منطقه تقسیم کنید و در هر کدام شهری را که رسیدن به آن آسان باشد مشخص کنید. آنگاه مردی که مرتکب قتل شده است، میتواند به آنها برای حفاظت فرار کند.
آن سرزمین را به سه منطقه تقسیم کنید و در هر کدام شهری را که رسیدن به آن آسان باشد مشخص کنید. آنگاه مردی که مرتکب قتل شده است، میتواند به آنها برای حفاظت فرار کند.
برای نمونه، اگر مردی با همسایهٔ خود برای قطع کردن درخت به جنگل برود و هنگام قطع درخت، تبر از دستهاش جدا شود و باعث مرگ مرد دیگر شود، او میتواند به یکی از این شهرها فرار کند و امن باشد.
اگر فقط یک شهر وجود داشته باشد، ممکن است که فاصلهاش دور باشد و مدّعی خون مقتول به متّهم برسد و در خشم، مرد بیگناهی را بکشد. به خصوص که آن مرد در اثر تصادف کشته شده و دشمن او نبوده.
آنگاه شما باید سه شهر پناهگاه دیگر نیز داشته باشید. اگر هرچه را امروز فرمان دادهام انجام دهید و اگر خداوند خدایتان را دوست داشته باشید و طبق تعالیم او زندگی کنید، او این سرزمین را به شما خواهد داد.