این است پیام عاموس، چوپانی که از روستای تقوع بود. دو سال پیش از زلزله، هنگامیکه عُزیا، پادشاه یهودا بود و یربعام پسر یهوآش بر پادشاهی شمالی اسرائیل حکومت میکرد، خداوند این رؤیاها را به او نشان داد.
خداوند میفرماید: «مردم دمشق بارها گناه کردهاند، بنابراین از تقصیر آنها چشم نمیپوشم و آنها را مجازات میکنم، زیرا آنها با مردم جلعاد وحشیانه و ظالمانه رفتار کردند.
خداوند میفرماید: «اهالی غزه بارها و بارها گناه کردهاند و به این خاطر من حتماً آنها را مجازات خواهم کرد. آنها تمام قوم مرا به تبعید بردند و به عنوان اسیر به اَدوم فروختند.
خداوند میفرماید: «قوم اَدوم بارها گناه کردهاند. من از سر تقصیراتشان نمیگذرم، زیرا آنها با شمشیر به تعقیب برادران بنیاسرائیلی خود رفتند و خشم و غضب ایشان بیحد و دایمی بود.
خداوند میفرماید: «خطاهای مردم عمون از حد گذشته است. من گناهانشان را فراموش نمیکنم، زیرا آنها برای اینکه به سرحدات خود توسعه بخشند، در جنگ جلعاد، شکم زنهای حامله را با شمشیر دریدند.