او به پدرم فرمود: از زمانی که قوم خود را از سرزمین مصر بیرون آوردم، من هیچ شهری را در همهٔ طایفههای اسرائیل برنگزیدم که در آن معبدی ساخته شود تا من در آن ستایش شوم و من هیچ مردی را برنگزیدم که فرمانروای قوم من، اسرائیل باشد.
«اکنون خداوند وعدهای را که داده بود، به انجام رسانیده، من به جای پدرم داوود برخاستهام و بر تخت اسرائیل نشستهام. همانگونه که خداوند وعده داده بود، من خانهای برای نام خداوند خدای اسرائیل ساختهام.
سلیمان سکوی برنزی به پهنا و درازای دو متر و بیست سانتیمتر و ارتفاع یک متر و سی سانتیمتر ساخته بود و آن را در وسط حیاط قرار داده بود. سلیمان روی آن ایستاده بود. او در برابر همهٔ قوم اسرائیل زانو زد، دستهای خود را به سوی آسمان برافراشت
و گفت: «ای خداوند خدای اسرائیل! هیچ خدایی مانند تو در زمین و آسمان نیست. پیمان خود را برای تمام بندگانی که با تمام دل نزد تو گام برمیدارند، نگاه داشتهای و محبّت پایدار خود را نشان دادهای.
پس اکنون ای خداوند خدای اسرائیل، وعدّهای را که به پدرم داوود، بندهٔ خود، دادهای نگاهدار، هنگامیکه تو به او فرمودی، اگر پسران تو در همهٔ کارهایشان در حضور من مواظب باشند و مطابق قوانین من در نزد من گام بردارند، همانگونه که تو گام برداشتی، همواره یکی از بازماندگان تو بر تخت اسرائیل خواهد نشست.
«اگر قوم تو اسرائیل از دشمنانشان بهخاطر گناهی که علیه تو مرتکب شدهاند، شکست بخورند، هنگامیکه به سوی تو بازگردند و به این معبد بزرگ بیایند، و فروتنانه برای آمرزش نزد تو دعا کنند،
«هنگامیکه آسمانها بسته میشوند و بارانی نیست، زیرا مردم تو علیه تو گناه ورزیدهاند، اگر به سوی این مکان نیایش کنند و به سبب مصیبتی که تو بر ایشان آوردهای، نام تو را اعتراف کنند و از گناه خود بازگردند،
آنگاه ایشان را از آسمان بشنو و گناه بندگانت، قوم اسرائیل را ببخشای، به ایشان بیاموز تا راه راستی را بپیمایند و بر سرزمین ایشان باران ببخش، سرزمینی که به عنوان میراث به آنها بخشیدهای.
«هنگامیکه قحطی در این سرزمین باشد یا بیماری همهگیر، یا محصول را بادهای گرم، یا کِرمها و مَلخها نابود کنند، یا هنگامیکه دشمنان ایشان آنها را در هر شهری محاصره کنند، هر بلایی و بیماری که باشد،
باشد که تو از جایگاه خود در آسمان بشنوی، و آنها را ببخشی و به همه همانطور که دلهایشان را میدانی، برطبق راههایی که میروند ارزانی ده، زیرا فقط تو از دل انسان آگاه هستی.
«همچنین وقتی بیگانگان، یعنی کسانیکه از قوم تو اسرائیل نیستند، از سرزمینی دور بهخاطر نام عظیم تو و دست قدرتمند و بازوی توانای تو بیایند و به سوی این معبد بزرگ دعا کنند،
دعای آنها را بشنو. از آسمان جایی که زندگی میکنی آنها را بشنو و آنچه را که از تو میخواهند انجام بده. بنابراین همهٔ ساکنان زمین، مانند قوم تو اسرائیل، تو را بشناسند و از تو اطاعت کنند. آنگاه آنها خواهند دانست خانهای که من ساختهام، به نام تو خوانده شده است.
«اگر قوم تو به نبرد با دشمنانشان بروند، هرجا که تو ایشان را بفرستی، و ایشان به سوی این شهر برگزیدهٔ تو و معبد بزرگی که من به نام تو ساختهام نیایش کنند،
«اگر ایشان علیه تو گناه ورزیدهاند -زیرا انسانی نیست که گناه نورزد- و تو از ایشان خشمگین شدی و ایشان را به دست دشمن سپردی و دشمنانشان ایشان را به اسارت، به سرزمینهای دور یا نزدیک بردند،
اگر ایشان با تمام دل و جان در سرزمین اسارت توبه کردند و به سوی سرزمین خود، که تو به پدرانشان بخشیدی و شهری که تو برگزیدی و معبد بزرگی که من به نام تو ساختهام نیایش کردند،
اکنون ای خداوند، خدای من، برخیز و با این صندوق پیمان که مظهر قدرت توست، وارد این معبد بزرگ شو و تا ابد در آنجا بمان. ای خداوند، خدای من، بگذار تا کاهنان تو جامهٔ نجات بپوشند و مقدّسین تو از نیکی تو شادمان باشند.