وقتی همهٔ کارهایی که سلیمان برای معبد بزرگ کرد پایان گرفت، سلیمان چیزهایی را که پدرش، داوود وقف کرده بود و طلا، نقره و همهٔ ظروف را در خزانهٔ معبد بزرگ گذاشت.
تمام سرایندگان لاوی، یعنی آساف، هیمان، یدوتون، پسران و برادران ایشان، لباسهای کتانی مرغوب پوشیده بودند. ایشان با سنج، بربط و چنگ با صد و بیست کاهن که شیپور مینواختند در شرق قربانگاه ایستادند.
وظیفهٔ شیپورچیها و سرایندگان این بود که در ستایش و پرستش همنوایی کنند و هنگامیکه آواز ایشان برخاست، با صدای سنج و شیپور و بقیّهٔ سازها، در ستایش خداوند خواندند که: او نیکوست،
و محبّت او تا ابد پایدار است.
در آن هنگام معبد بزرگ پر از ابر شد.