خداوند به او گفت: «من نیایش و خواهش تو را در برابر خود شنیدم و این معبد بزرگ را که تو ساختهای، تقدیس کردهام و نام خود را تا ابد بر آن نهادهام. چشمان و قلب من برای همیشه آنجا خواهند بود.
آنگاه من تخت سلطنت تو را برای همیشه در اسرائیل استوار خواهم کرد. همانطور که به پدرت داوود وعده دادم و گفتم که یک نفر از نسل تو همیشه بر اسرائیل سلطنت خواهد کرد.
آنگاه من قوم اسرائیل را از سرزمینی که به آنها داده بودم، بیرون خواهم راند و معبد بزرگی را که به نام خود تقدیس کرده بودم، از نظر دور خواهم داشت و قوم اسرائیل ضربالمثل و مورد ریشخند بین همهٔ مردم خواهد شد.
آنگاه خواهند گفت: زیرا ایشان خداوند خدایی که نیاکانشان را از سرزمین مصر بیرون آورد، ترک کردند و از خدایان دیگر پیروی کردند و آنها را پرستش نمودند. در نتیجه خداوند آنها را به این بلا دچار کرده است.»
حیرام، پادشاه صور، تمام چوبهای سرو و صنوبر و طلای مورد نیاز را برای این کار فراهم آورد. پس از پایان کار، سلیمان پادشاه بیست شهر در سرزمین جلیل به او داد.
سلیمان پادشاه برای ساختن معبد بزرگ و کاخ و پرکردن گودی زمین در شرق شهر و ساختن دیوارهای اورشلیم و همچنین بازسازی شهرهای حاصور، مجدو و جازر از کارگران اجباری استفاده کرده بود.
(جازر شهری بود که فرعون، آن را تصرّف کرد و به آتش کشید و کنعانیانی را که در آنجا زندگی میکردند، کُشت. و بعد آن شهر را به عنوان جهزیه به دختر خود، زن سلیمان داد.)
شهرهایی که انبار در آنها بودند و شهرهایی که ارّابهها و سواران در آنها بودند و هرآنچه را که او میخواست در اورشلیم، در لبنان و در هر کجا در قلمرو خود بسازد ساخت.
و همچنین فرزندانشان که بعد از آنها در آن سرزمین باقیمانده بودند و مردم اسرائیل نتوانستند که آنها را بکلّی از بین ببرند، سلیمان به عنوان برده، آنها را به کار میگرفت و تا به امروز برای مردم اسرائیل خدمت میکنند.
بعد از تکمیل ساختمان معبد بزرگ، سلیمان سالانه سه بار قربانیهای سوختنی و سلامتی بر قربانگاهی که برای خداوند ساخته بود تقدیم مینمود و همچنین بُخور میسوزاند.