Ezra 8

Nầy những trưởng tộc và gia phổ của các ngươi từ Ba-by-lôn đi lên với ta, trong đời vua Aït-ta-xét-xe trị vì.
این فهرست سران خاندانهای اسرائیلی است که در بابل تبعید بودند و در زمان شاهنشاهی اردشیر همراه عزرا به اورشلیم برگشتند:
Về con cháu Phi-nê-a có Ghẹt-sôn; về con cháu Y-tha-ma có Ða-ni-ên; về con cháu Ða-vít có Hát-túc;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Sê-ca-nia, con cháu Pha-rốt có Xa-cha-ri, và những kẻ ở với người; theo gia phổ sổ được một trăm năm mươi nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Pha-hát-Mô-áp có Ê-li-ô-ê-nai, co trai của Xê-ra-hi-gai, và với người được hai trăm nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Se-ca-nia có con trai Gia-ha-xi-ên, và với người được ba trăm nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu A-đin có Ê-bết, con trai Giô-na-than, và với người được năm mươi nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Ê-lam có Ê-sai, con trai A-tha-lia, và với người được bảy mươi nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Sê-pha-ti-a có Xê-ba-đia, con trai Mi-ca-ên, và với người được tám mươi nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Giô-áp có Áp-đia, con trai Giê-hi-ên, và với người được hai trăm mưới tám nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Sê-lô-mít có con trai Giô-si-phia, và với người được một trăm sáu mươi nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Bê-bai có Xa-cha-ri, con trai của Bê-bai, và với người được hai mươi tám nam đinh.
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu A-gát có Giô-ha-ham, con trai của Ha-ca-tan, và với người được một trăm mười nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
nhưng kẻ thuộc về con cháu A-đô-ni-cam đến sau hết; tên chúng là Ê-li-phê-lết, Giê-hi-ên, và Sa-ma-gia, và với họ được sáu mươi nam đinh;
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
về con cháu Biết-vai có U-tai cùng Xáp-bút, và với họ được bảy mươi nam đinh.
جرشوم، از خاندان فینحاس دانیال، از خاندان ایتامار حطوش فرزند شکنیا، از خاندان داوود زکریا، از خاندان فروش، به همراه صدو پنجاه مرد دیگر که اصل و نسب آنها ثبت بود. الیهوعینای فرزند زرحیا، از خاندان فحت موآب، همراه دویست مرد؛ شکنیا فرزند یحزیئیل، از خاندان زتو، همراه سیصد مرد؛ عابد فرزند یوناتان، از خاندان عادین، همراه پنجاه مرد؛ اشعیا فرزند عتلیا، از خاندان عیلام، همراه هفتاد مرد؛ زبدیا فرزند میکائیل، از خاندان شفطیا، همراه هشتاد مرد؛ عوبدیا فرزند یحیئیل، از خاندان یوآب، با دویست و هجده مرد؛ شلومیت فرزند یوسفیا، از خاندان بانی، همراه صد و شصت مرد؛ زکریا فرزند بابای، از خاندان بابای، همراه بیست و هشت مرد؛ یوحانان فرزند هقاطان، از خاندان عزجد، همراه صد و ده مرد؛ الیفلط، یعیئیل و شمعیا، از خاندان ادونیقام، همراه شصت مرد (این گروه بعدها برگشتند.) عوتای و زکور، از خاندان بغوای، همراه هفتاد مرد.
Ta nhóm hiệp chúng gần bên sông chảy về A-ha-va, rồi chúng ta hạ trại tại đó ba ngày. Ðoạn ta xem xét dân sự và thầy tế lễ, song chẳng thấy một người Lê-vi nào hết.
من همهٔ گروهها را در کنار نهری، که به طرف شهر اهوا جاری است، جمع کردم و در آنجا سه روز اردو زدیم. من دریافتم که تعدادی کاهن در بین آنها بود ولی از لاویان کسی در آنجا نبود.
Ta bèn sai gọi các trưởng tộc Ê-li-ê-xe, A-ri-ên, Sê-ma-gia, Ê-na-than, Gia-ríp, Eân-na-than, Na-than, Xa-cha-ri, và Mê-su-lam, luôn Giô-gia-ríp và Eân-na-than, là thầy giáo sư;
در این آیه سه مرتبه نام الناتان آمده است که هر کدام اشاره به شخص جداگانه‌ای می‌کند.، یاریب، الناتان، ناتان، زکریا، و مشلام و دو نفر از معلّمان به نامهای یویاریب و الناتان را فراخواندم.
Ta sai các người ấy đi đến trưởng tộc Y-đô ở tại Ca-si-phia, biểu họ phải dạy Y-đô và các anh em người, tức người Nê-thi-nim, ở tại Ca-si-phia, phải dẫn đến cùng chúng ta những kẻ giúp việc nơi đền thờ của Ðức Chúa Trời chúng ta.
آنها را به نزد عدو، رئیس جماعتی که در کاسفیا سکونت دارند، فرستادم تا از او و همکارانش که خادمان معبد بزرگ بودند بخواهند، افرادی را برای خدمت خداوند در معبد بزرگ بفرستند.
Vì nhờ tay Ðức Chúa Trời chúng ta phù trợ, các người ấy dẫn đến cùng chúng ta một người khôn ngoan, thuộc về dòng Mách-li, là hậu tự của Lê-vi, con trai của Y-sơ-ra-ên, luôn Sê-rê-bia, và các con trai cùng anh em người, số được mười tám tên;
به لطف خدا آنها یکی از لاویان به نام شربیا از خاندان مَحلی را که شخص برجسته‌ای بود به همراه هجده نفر از پسران و برادرانش فرستادند.
lại được Ha-sa-bia và Ê-sai, thuộc về dòng Mê-ra-ri, cùng các anh em và các con trai người, số là hai mươi tên;
آنها همچنین حشابیا و اشعیا از خاندان مراری را به اتّفاق بیست نفر از بستگان ایشان فرستادند
còn trong những người Nê-thi-nim mà Ða-vít và các quan trưởng đã đặt giúp việc người Lê-vi, thì có được hai trăm hai mươi người, thảy đều gọi đích danh.
علاوه بر آن، دویست و بیست نفر از خدمهٔ معبد بزرگ که اجدادشان به وسیلهٔ داوود پادشاه و نمایندگان او برای کمک به لاویان منصوب شده بودند نیز همراه آنان بودند. اسامی همهٔ آنها ثبت شده است.
Tại đó, gần bên sông A-ha-va, ta truyền kiêng cữ ăn, để chúng hạ mình xuống trước mặt Ðức Chúa Trời chúng ta, và cầu xin Ngài chỉ cho biết đường chánh đáng chúng ta, con cái chúng ta, và tài sản mình phải đi.
در آنجا، در کنار نهر اهوا، از همه خواستم تا با هم روزه بگیریم و با فروتنی از خدای خویش بخواهیم، ما را در سفرمان رهبری کند و ما و فرزندانمان و اموالمان را محافظت فرماید.
Vả lại, ta lấy làm thẹn, chẳng dám xin vua một đạo quân và lính kỵ binh vực chúng ta khỏi kẻ thù nghịch trong lúc đi đường; vì chúng ta có nói với vua rằng: Tay của Ðức Chúa Trời chúng tôi phù trợ mọi kẻ nào tìm kiếm Ngài; nhưng quyền năng và thạnh nộ Ngài kháng cự nhũng kẻ nào lìa bỏ Ngài.
من خجالت می‌کشیدم از شاهنشاه تقاضا کنم یک گروه از سواره نظام را بفرستد تا در سفر در مقابل هر دشمنی از ما مراقبت کند، چون من به او گفته بودم که خدای ما به هر که به او توکّل کند برکت می‌دهد، امّا هر که از او رو بگرداند، مورد خشم و مجازات او قرار می‌گیرد.
Ấy vậy, chúng ta kiêng cữ ăn và cầu xin Ngài điều ấy; Ngài bèn nhậm lời chúng ta.
از این رو، ما روزه گرفتیم و نزد خدا دعا کردیم تا خدا خودش از ما مراقبت کند و او هم دعاهای ما را مستجاب نمود.
Trong những thầy tế lễ, ta bèn chọn mười hai người trưởng, là Sê-rê-bia, Ha-sa-bia và mười người anh em họ;
از بین کاهنان برجسته، من شربیا، حشابیا، و ده‌ها نفر دیگر را انتخاب کردم.
đoạn, ta cân cho chúng các bạc, vàng, và những khí dụng mà vua, các mưu thần, các quan trưởng vua, cùng cả dân Y-sơ-ra-ên có mặt tại đó, đã dâng cho đền của Ðức Chúa Trời chúng ta.
آنگاه طلا، نقره و ظروفی را که شاهنشاه، مشاوران و مأموران عالی رتبهٔ او و مردم اسرائیل برای استفاده در معبد بزرگ داده بودند، وزن کرده و به کاهنان دادم.
Vậy, ta cân giao cho họ sáu trăm năm mươi ta lâng bạc, khí dụng bằng bạc giá một trăm ta lâng, và một trăm ta ta lâng vàng,
آنچه به آنها دادم به این شرح است: نقره -‌بیست و پنج تن، صد قطعه ظروف نقره‌ای به وزن هفتاد کیلوگرم، طلا -‌سه هزار و چهارصد کیلوگرم، بیست عدد جام طلا به وزن هشت و نیم کیلوگرم، دو جام برنز اعلا به ارزش جامهای طلا،
hai mươi cái chén bằng vàng giá một ngàn đa-riếc, và hai cái chậu vằng đồng bóng láng tốt nhứt, cũng quí như vàng.
آنچه به آنها دادم به این شرح است: نقره -‌بیست و پنج تن، صد قطعه ظروف نقره‌ای به وزن هفتاد کیلوگرم، طلا -‌سه هزار و چهارصد کیلوگرم، بیست عدد جام طلا به وزن هشت و نیم کیلوگرم، دو جام برنز اعلا به ارزش جامهای طلا،
Rồi ta nói với chúng rằng: Chánh các ngươi đã được biệt riêng ra thánh cho Ðức Giê-hô-va, và các khí dụng nầy cũng là thánh. Bạc và vàng nầy là lễ vật lạc ý dâng cho Giê-hô-va Ðức Chúa Trời của tổ phụ các ngươi.
به آنها گفتم: «شما در حضور خداوند، خدای اجداد خود، مقدّس هستید. همچنین‌ کلّیه ظروف طلا و نقره‌‌‌ای که به عنوان هدیهٔ داوطلبانه به او تقدیم شده، مقدّس است.
Khá gìn giữ nó kỹ lưỡng cho đến chừng các ngươi cân lại trước mặt những thầy tế lễ cả, và người Lê-vi, cùng trước mặt các trưởng tộc của Y-sơ-ra-ên tại Giê-ru-sa-lem, trong kho đền thờ của Ðức Giê-hô-va.
تا رسیدن به معبد بزرگ از آنها به دقّت مراقبت کنید. آنجا، در اتاق کاهنان، آنها را وزن کنید و تحویل رؤسای کاهنان و لاویان و رهبران قوم اسرائیل در اورشلیم بدهید.»
Vậy, những thầy tế lễ và người Lê-vi, sau khi đã kiểm soát lại sự cân nặng của bạc, vàng, và những khí dụng rồi, bèn thâu nhận đặn đem đến Giê-ru-sa-lem, trong đền thờ của Ðức Chúa Trời chúng ta.
پس کاهنان و لاویان مسئولیّت محافظت از طلا، نقره و ظروف را، تا رسانیدن آنها به معبد بزرگ اورشلیم، به عهده گرفتند.
Ngày mười hai tháng giêng, chúng ta ở sông A-ha-va khởi-hành, đặng đi lên đến Giê-ru-sa-lem. Tay của Ðức Chúa Trời chúng ta phù trợ chúng ta, giải cứu chúng ta khỏi tay kẻ thù nghịch, và khỏi kẻ rình phục dọc đường.
در روز دوازدهم ماه اول، نهر اهوا را ترک کردیم و عازم اورشلیم شدیم. خدای ما در سفر با ما بود و ما را از حمله‌های دشمنان و راهزنان حفظ کرد.
Ðoạn, chúng ta đến Giê-ru-sa-lem, ở tại đó ba ngày.
وقتی به اورشلیم رسیدیم سه روز استراحت کردیم.
Ngày thứ tư, chúng ta cân lại bạc, vàng, và những khí dụng trong đền thờ Ðức Chúa Trời, rồi giao cho Mê-rê-mốt, con trai U-ri, thầy tế lễ (với người có Ê-lê-a-sa, con trai của Phi-nê-a, Giô-xa-báp, con trai Giê-sua, và Nô-a-đia, con trai Bin-nui, người Lê-vi),
در روز چهارم به معبد بزرگ رفتیم، نقره، طلا و ظروف را وزن کردیم و تحویل کاهنی به نام مریموت، پسر اوریا دادیم. العازار فرزند فینحاس و دو نفر از لاویان به نامهای یوزاباد فرزند یشوع و نوعدیا فرزند بنووی نیز با او بودند.
cứ theo số và cân; số cân nặng đều biên chép trong một kỳ ấy.
همه‌چیز شمرده و وزن شد و صورت کاملی از آنها در همان موقع تهیّه شد.
Những người đã bị bắt làm phu tù được trở về, dâng của lễ thiêu cho Ðức Chúa Trời của Y-sơ-ra-ên bằng mười hai con bò đực vì cả Y-sơ-ra-ên, chín mươi sáu con chiên đực, bảy mươi bảy con chiên con, và mười hai con dê đực để làm của lễ chuộc tội: cả thảy đều dâng lên làm của lễ thiêu cho Ðức Giê-hô-va.
آنگاه همهٔ کسانی‌که از تبعید برگشته بودند، هدایایی آوردند تا به عنوان قربانی، در حضور خدای اسرائیل سوزانیده شود. آنها دوازده گاو نر برای همهٔ قوم اسرائیل، نود و شش قوچ و هفتاد و هفت برّه قربانی کردند. آنها همچنین دوازده بُز هم به منظور تطهیر از گناهان خود قربانی کردند. تمام این حیوانات به صورت قربانی سوختنی تقدیم حضور خدا شدند.
Chúng giao chiếu ch»‰ của vua cho các quan trấn, và cho các quan cai của vua ở phía bên nầy sông họ bèn giúp đỡ dân sự và việc đền thờ của Ðức Chúa Trời.
آنها همچنین مدرکی را که شاهنشاه به ایشان داده بود به استانداران و مأموران دولت در ناحیه غربی رود فرات ارائه دادند، و مأموران هم، از مردم و پرستش آنها در معبد بزرگ حمایت نمودند.