Ezra 2

بسیاری از تبعیدشدگان، بابل را ترک کردند و به شهرهای خود در اورشلیم و یهودیه بازگشتند. خانواده‌های ایشان از زمانی که نبوکدنصر آنها را اسیر کرده بود، در بابل زندگی می‌کردند.
Estes são os filhos da província que subiram do cativeiro, dentre os exilados, a quem Nabucodonozor, rei de Babilônia, tinha levado para Babilônia, e que voltaram para Jerusalém e para Judá, cada um para a sua cidade;
رهبران آنها عبارت بودند از: زرُبابل، یشوع، نحمیا، سرایا، رعیلایا، مردخای، بلشان، مسفار، بغوای، رحوم، و بعنه. فهرست خاندانهای اسرائیل که از تبعید برگشتند و جمع نفرات هر خاندان به این شرح می‌باشد:
os quais vieram com Zorobabel Jesuá Neemias, Seraías, Reelaías, Mardoqueu, Bilsã, Mizpar, Bigvai, Reum e Baaná. O número dos homens do povo de Israel.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Parós, dois mil cento e setenta e dois.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Sefatias, trezentos e setenta e dois.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Ará, setecentos e setenta e cinco.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Paate-Moabe, dos filhos de Jesuá e de Joabe, dois mil oitocentos e doze.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Elão, mil duzentos e cinquenta e quatro.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Zatu, novecentos e quarenta e cinco.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Zacai, setecentos e sessenta.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Bani, seiscentos e quarenta e dois.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Bebai, seiscentos e vinte e três.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Azgade, mil duzentos e vinte e dois.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Adonicão, seiscentos e sessenta e seis.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Bigvai, dois mil e cinquenta e seis.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Adim, quatrocentos e cinquenta e quatro.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Ater, de Ezequias, noventa e oito.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Bezai, trezentos e vinte e três.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Jora, cento e doze.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Hasum, duzentos e vinte e três.
فرعوش -‌دو هزار و یکصد و هفتاد و دو نفر، شفطیا -‌سیصد و هفتاد و دو نفر، آرح -‌هفتصد و هفتاد و پنج نفر، فحت موآب (خاندان یشوع و یوآب) -‌دو هزار و هشتصد و دوازده نفر، عیلام -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، زتو -‌نُهصد و چهل و پنج نفر، زکای -‌هفتصد و شصت نفر، بانی -‌ششصد و چهل و دو نفر، بابای -‌ششصد و بیست و سه نفر، ازجد -‌یک‌هزار و دویست و بیست و دو نفر، ادونیقام -‌ششصد و شصت و شش نفر، بغوا -‌دو هزار و پنجاه و شش نفر، عادین -‌چهارصد و پنجاه و چهار نفر، آطیر (از خاندان حزقیا) -‌نود و هشت نفر، بیصای -‌سیصد و بیست و سه نفر، یوره -‌یکصد و دوازده نفر، حاشوم -‌دویست و بیست و سه نفر، جبار -‌نود و پنج نفر.
Os filhos de Gibar, noventa e cinco.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Belém, cento e vinte e três.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os homens de Netofá, cinquenta e seis.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os homens de Anatote, cento e vinte e oito.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Azmavete, quarenta e dois.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Quiriate-Arim, de Cefira e de Beerote, setecentos e quarenta e três
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Ramá e de Gaba, seiscentos e vinte e um.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os homens de Micmás, cento e vinte e dois.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os homens de Betel e de Ai, duzentos e vinte e três.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Nebo, cinquenta e dois.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Magbis, cento e cinquenta e seis.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos do outro Elão, mil duzentos e cinquenta e quatro.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Harim, trezentos e vinte.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Lode, de Hadide e de Ono, setecentos e vinte e cinco.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Jericó, trezentos e quarenta e cinco.
افرادی که اجدادشان در شهرهای زیر زندگی می‌کردند نیز بازگشتند: بیت‌لحم -‌یکصد و بیست و سه نفر، نطوفه -‌پنجاه و شش نفر، عناتوت -‌یکصد و بیست و هشت نفر، عزموت -‌چهل و دو نفر، قریت عاریم، کفیره و بئیروت -‌هفتصد و چهل و سه نفر، رامه و جبع -‌ششصد و بیست و یک نفر، مکماس -‌یکصد و بیست و دو نفر، بیت‌ئیل و عای -‌دویست و بیست و سه نفر، نِبو -‌پنجاه و دو نفر، مغبیش -‌یکصد و پنجاه و شش نفر، عیلام (یکی دیگر) -‌یک‌هزار و دویست و پنجاه و چهار نفر، حاریم -‌سیصد و بیست نفر، لود، حادید و اونو -‌هفتصد و بیست و پنج نفر، اریحا -‌سیصد و چهل و پنج نفر، سنائت -‌سه هزار و ششصد و سی نفر.
Os filhos de Senaá, três mil seiscentos e trinta.
از کاهنان، این خاندانها از تبعید بازگشتند: یدعیا از نسل یشوع -‌نُهصد و هفتاد و سه نفر، امیر -‌یک‌هزار و پنجاه و دو نفر، فحشور -‌یک‌هزار و دویست و چهل و هفت نفر، حاریم -‌یک‌هزار و هفده نفر.
Os sacerdotes: os filhos de Jedaías, da casa de Jesuá, novecentos e setenta e três.
از کاهنان، این خاندانها از تبعید بازگشتند: یدعیا از نسل یشوع -‌نُهصد و هفتاد و سه نفر، امیر -‌یک‌هزار و پنجاه و دو نفر، فحشور -‌یک‌هزار و دویست و چهل و هفت نفر، حاریم -‌یک‌هزار و هفده نفر.
Os filhos de Imer, mil e cinquenta e dois.
از کاهنان، این خاندانها از تبعید بازگشتند: یدعیا از نسل یشوع -‌نُهصد و هفتاد و سه نفر، امیر -‌یک‌هزار و پنجاه و دو نفر، فحشور -‌یک‌هزار و دویست و چهل و هفت نفر، حاریم -‌یک‌هزار و هفده نفر.
Os filhos de Pasur, mil duzentos e quarenta e sete.
از کاهنان، این خاندانها از تبعید بازگشتند: یدعیا از نسل یشوع -‌نُهصد و هفتاد و سه نفر، امیر -‌یک‌هزار و پنجاه و دو نفر، فحشور -‌یک‌هزار و دویست و چهل و هفت نفر، حاریم -‌یک‌هزار و هفده نفر.
Os filhos de Harim, mil e dezessete.
از طایفهٔ لاوی، خاندانهای زیر برگشتند: یشوع و قدمیئیل از نسل هودویا -‌هفتاد و چهار نفر، سرایندگان معبد بزرگ از نسل آساف -‌یکصد و بیست و هشت نفر، نگهبانان معبد بزرگ از خاندان شلوم، آطیر، طلمون، عقوب، حطیطا و شوبای -‌یکصد و سی و نُه نفر.
Os levitas os filhos de Jesuá, e de Cadmiel, dos filhos de Hodavias, setenta e quatro.
از طایفهٔ لاوی، خاندانهای زیر برگشتند: یشوع و قدمیئیل از نسل هودویا -‌هفتاد و چهار نفر، سرایندگان معبد بزرگ از نسل آساف -‌یکصد و بیست و هشت نفر، نگهبانان معبد بزرگ از خاندان شلوم، آطیر، طلمون، عقوب، حطیطا و شوبای -‌یکصد و سی و نُه نفر.
Os cantores: os filhos de Asafe, cento e vinte e oito.
از طایفهٔ لاوی، خاندانهای زیر برگشتند: یشوع و قدمیئیل از نسل هودویا -‌هفتاد و چهار نفر، سرایندگان معبد بزرگ از نسل آساف -‌یکصد و بیست و هشت نفر، نگهبانان معبد بزرگ از خاندان شلوم، آطیر، طلمون، عقوب، حطیطا و شوبای -‌یکصد و سی و نُه نفر.
Os filhos dos porteiros: os filhos de Salum, os filhos de Ater, os filhos de Talmom, os filhos de Acube, os filhos de Hatita, os filhos de Sobai, ao todo, cento e trinta e nove.
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
Os netinins: os filhos de Ziá, os filhos de Hasufa, os filhos de Tabaote,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Querós, os filhos de Siá, os filhos de Padom,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Lebana, os filhos de Hagaba, os filhos de Acube,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Hagabe, os filhos de Sanlai, os filhos de Hanã,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Gidel, os filhos de Gaar, os filhos de Reaías,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Rezin, os filhos de Necoda, os filhos de Gazão,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Uzá, os filhos de Paséia, os filhos de Besai,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Asná, os filhos de Meunim, os filhos dos nefusins,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Baquebuque, os filhos de Hacufa, os filhos de Hurur,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Bazlute, os filhos de Meída, os filhos de Harsa,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Barcos, os filhos de Sísera, os filhos de Tamá,
از خادمان معبد بزرگ، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: صیحا، حسوفا، طباعوت، قیروس، سیعها، فادوم، لبانه، حجابه، عقوب، حاجاب، شملای، حانان، جدیل، حجر، رآیا، رصین، نقودا، جزام، عزه، فاسیح، بیسای، اسنه، معونیم، نفوسیم، بقبوق، حقوفا، حرحور، بصلوت، محیدا، حرشا، برقوس، سیسرا، تامح، نصیح، و حطیفا.
os filhos de Nezias, os filhos de Hatifa.
از خادمان سلیمان، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: سوطای، هصوفرت، فرودا، یعله، درقون، جدیل، شفیطا، حطیل، فوخرت، حظباییم، و آمی.
Os filhos dos servos de Salomão: os filhos de Sotai, os filhos de Soferete, os filhos de Peruda,
از خادمان سلیمان، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: سوطای، هصوفرت، فرودا، یعله، درقون، جدیل، شفیطا، حطیل، فوخرت، حظباییم، و آمی.
os filhos de Jaalá, os filhos de Darcom, os filhos de Gidel,
از خادمان سلیمان، خاندانهای زیر از تبعید بازگشتند: سوطای، هصوفرت، فرودا، یعله، درقون، جدیل، شفیطا، حطیل، فوخرت، حظباییم، و آمی.
os filhos de Sefatias, os filhos de Hatil, os filhos de Poquerete-Hazebaim os filhos de Ami.
تعداد کلّ کارگران معبد بزرگ و خادمان سلیمان که از تبعید بازگشتند سیصد و نَود و دو نفر بود.
Todos os netinins e os filhos dos servos de Salomão foram trezentos e noventa e dois.
ششصد و پنجاه و دو نفر به خاندانهای دلایا، طوبیا، و نقودا تعلّق داشتند. اینها از آبادیهای تل ملح، تل خرشا، کروب، ادان، و امیر آمده بودند، امّا آنها نتوانستند ثابت کنند که از نسل قوم اسرائیل هستند.
Estes foram os que subiram de Tel-Mela, de Tel-Harsa, de Querube, de Adã e de Imer; porém não puderam provar que as suas casas paternas e sua linhagem eram de Israel:
ششصد و پنجاه و دو نفر به خاندانهای دلایا، طوبیا، و نقودا تعلّق داشتند. اینها از آبادیهای تل ملح، تل خرشا، کروب، ادان، و امیر آمده بودند، امّا آنها نتوانستند ثابت کنند که از نسل قوم اسرائیل هستند.
os filhos de Delaías, os filhos de Tobias, os filhos de Necoda, seiscentos e cinquenta e dois.
خاندانهای زیر که از کاهنان بودند نتوانستند مدارک لازم را برای اثبات نسبت خود با کاهنان پیدا کنند: حبایا، هقصوص، و برزلائی (که با یکی از دختران خاندان برزلائی جلعادی ازدواج کرده بود و نام خاندان پدر زن خود را هم گرفته بود.) چون آنها نتوانستند ثابت کنند اجدادشان چه کسانی هستند، از کهانت محروم شدند.
E dos filhos dos sacerdotes: os filhos de Habaías, os filhos de Hacoz, os filhos de Barzilai, que tomou mulher das filhas de Barzilai, o gileadita, e que foi chamado do seu nome.
خاندانهای زیر که از کاهنان بودند نتوانستند مدارک لازم را برای اثبات نسبت خود با کاهنان پیدا کنند: حبایا، هقصوص، و برزلائی (که با یکی از دختران خاندان برزلائی جلعادی ازدواج کرده بود و نام خاندان پدر زن خود را هم گرفته بود.) چون آنها نتوانستند ثابت کنند اجدادشان چه کسانی هستند، از کهانت محروم شدند.
Estes procuraram o seu registro entre os que estavam arrolados nas genealogias, mas não foi encontrado; pelo que, por imundos, foram excluídos do sacerdócio;
فرماندار یهودی به آنها اجازه نداد از غذاهای نذری که تقدیم معبد بزرگ می‌شد بخورند، مگر آن که کاهنی در آنجا حضور می‌داشت و می‌توانست از اوریم و تُمیم استفاده کند.
e o governador lhes intimou que não comessem das coisas santíssimas, até que se levantasse um sacerdote com Urim e Tumim.
تعداد کلّ افرادی که از تبعید بازگشتند -‌چهل و دو هزار و سیصد و شصت نفر، خادمان آنها هم مرد و هم زن -‌هفت هزار و سیصد و سی و هفت نفر. سرایندگان همراه ایشان (هم زن و هم مرد) -‌دویست نفر بودند. اسب -‌هفتصد و سی و شش رأس، قاطر -‌دویست و سی و پنج رأس، شتر -‌چهارصد و سی و پنج نفر، الاغ -‌شش هزار و هفتصد و بیست رأس.
Toda esta congregação junta somava quarenta e dois mil trezentos e sessenta,
تعداد کلّ افرادی که از تبعید بازگشتند -‌چهل و دو هزار و سیصد و شصت نفر، خادمان آنها هم مرد و هم زن -‌هفت هزار و سیصد و سی و هفت نفر. سرایندگان همراه ایشان (هم زن و هم مرد) -‌دویست نفر بودند. اسب -‌هفتصد و سی و شش رأس، قاطر -‌دویست و سی و پنج رأس، شتر -‌چهارصد و سی و پنج نفر، الاغ -‌شش هزار و هفتصد و بیست رأس.
afora os seus servos, e as suas servas, que foram sete mil trezentos e trinta e sete; também havia duzentos cantores e cantoras.
تعداد کلّ افرادی که از تبعید بازگشتند -‌چهل و دو هزار و سیصد و شصت نفر، خادمان آنها هم مرد و هم زن -‌هفت هزار و سیصد و سی و هفت نفر. سرایندگان همراه ایشان (هم زن و هم مرد) -‌دویست نفر بودند. اسب -‌هفتصد و سی و شش رأس، قاطر -‌دویست و سی و پنج رأس، شتر -‌چهارصد و سی و پنج نفر، الاغ -‌شش هزار و هفتصد و بیست رأس.
Os seus cavalos eram setecentos e trinta e seis; os seus mulos, duzentos e quarenta e cinco;
تعداد کلّ افرادی که از تبعید بازگشتند -‌چهل و دو هزار و سیصد و شصت نفر، خادمان آنها هم مرد و هم زن -‌هفت هزار و سیصد و سی و هفت نفر. سرایندگان همراه ایشان (هم زن و هم مرد) -‌دویست نفر بودند. اسب -‌هفتصد و سی و شش رأس، قاطر -‌دویست و سی و پنج رأس، شتر -‌چهارصد و سی و پنج نفر، الاغ -‌شش هزار و هفتصد و بیست رأس.
os seus camelos, quatrocentos e trinta e cinco; os jumentos, seis mil setecentos e vinte.
وقتی تبعیدیان به معبد بزرگ خداوند در اورشلیم رسیدند، برخی از سران خاندانها، هدایای داوطلبانه به خزانه بخشیدند تا معبد بزرگ اورشلیم در مکان سابقش دوباره ساخته شود.
Alguns dos chefes das casas paternas, vindo à casa do Senhor em Jerusalém, deram ofertas voluntárias para a casa de Deus, para a edificarem no seu lugar;
هرکس به اندازهٔ توانایی خود کمک کرد و جمع هدایای آنها بالغ بر پانصد کیلو طلا، دو هزار و هشتصد کیلو نقره و صد ردای کهانت ‌شد.
conforme as suas posses, deram para a tesouraria da obra, em ouro sessenta e um mil dáricos, e em prata cinco mil minas, e cem vestes sacerdotais.
کاهنان، لاویان، و بعضی از مردم در داخل یا نزدیک شهر اورشلیم ساکن شدند. سرایندگان، نگهبانان معبد بزرگ، و کارگران معبد بزرگ در نزدیکی شهرها ساکن شدند و بقیّهٔ بنی‌اسرائیل در همان شهرهایی سکونت گزیدند که اجدادشان قبلاً زندگی می‌کردند.
Ora, os sacerdotes e os levitas, e alguns do povo, tanto os cantores como os porteiros e os netinins, habitaram nas suas cidades, e todo o Israel nas suas cidades.