زندگی من قطع شده و به پایان رسیده است،
مانند چادری که برچیده شده،
و مانند پارچهای که از کارگاه بافندگی قطع شده باشد.
فکر کردم خدا به زندگیام پایان داده است.
Pobyt mój pomija, a przenosi się odemnie, jako namiot pasterski; oderznąłem żywot swój, jako tkacz; od krosien oderznie mię; dziś, pierwej niż noc nadejdzie, dokonasz mię.