Numbers 1

در روز اول ماه دوم از سال دوم، بعد از آنکه قوم اسرائیل از مصر خارج شدند، در صحرای سینا، خداوند در خیمهٔ عبادت به موسی فرمود:
Kaj la Eternulo ekparolis al Moseo en la dezerto Sinaj en la tabernaklo de kunveno en la unua tago de la dua monato de la dua jaro post ilia eliro el la lando Egipta, dirante:
«تمام قوم اسرائیل را برحسب خاندان و خانواده‌شان سرشماری کن.
Prikalkulu la tutan komunumon de la Izraelidoj laŭ iliaj familioj, laŭ iliaj patrodomoj, laŭ la nombro de la nomoj de ĉiuj virseksuloj laŭkape.
تو و هارون، تمام مردان بیست ساله و بالاتر را که قادر به جنگیدن باشند، سرشماری کنید،
De la aĝuloj de dudek jaroj kaj pli, ĉiujn, kiuj taŭgas por milito en Izrael, prikalkulu ilin laŭ iliaj taĉmentoj, vi kaj Aaron.
و سرکردهٔ هر خاندان باید در این سرشماری کمک کند.»
Kaj kun vi estu po unu homo el ĉiu tribo, homo, kiu estas ĉefo en sia patrodomo.
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
Kaj jen estas la nomoj de la viroj, kiuj staros kun vi: de Ruben staru Elicur, filo de Ŝedeur;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Simeon, Ŝelumiel, filo de Curiŝadaj;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Jehuda, Naĥŝon, filo de Aminadab;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Isaĥar, Netanel, filo de Cuar;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Zebulun, Eliab, filo de Ĥelon;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de la filoj de Jozef: de Efraim, Eliŝama, filo de Amihud; de Manase, Gamliel, filo de Pedacur;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Benjamen, Abidan, filo de Gideoni;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Dan, Aĥiezer, filo de Amiŝadaj;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Aŝer, Pagiel, filo de Oĥran;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Gad, Eljasaf, filo de Deuel;
این است نامهای رهبران هر طایفه: طايفهرئیس خاندان از طایفهٔ رئوبین:الیصور، پسر شدیئور از طایفهٔ شمعون:شلومِئیل، پسر صوریشدای از طایفهٔ یهودا:نحشون، پسر عمیناداب؛ از طایفهٔ یساکار:نتنائیل، پسر صوغر؛ از طایفهٔ زبولون:الیاب، پسر حیلون؛ از طایفهٔ افرایم:الیشمع، پسر عمیهود؛ از طایفهٔ منسی:جملیئیل، پسر فدهصور؛ از طایفهٔ بنیامین:ابیدان، پسر جدعونی؛ از طایفهٔ دان:اخیعزر، پسر عمیشدای؛ از طایفهٔ اشیر:فجعیئیل، پسر عکران؛ از طایفهٔ جاد:الیاساف، پسر دعوئیل؛ از طایفهٔ نفتالی:اخیرع، عینان؛
de Naftali, Aĥira, filo de Enan.
اشخاص فوق، سرکردگان قوم اسرائیل بودند که برای این‌کار انتخاب شدند.
Tio estas la distingitoj el la komunumo, la estroj de la triboj de siaj patroj, la ĉefoj de la miloj de Izrael.
در همان روز موسی، هارون و سرکردگان طایفه‌ها، تمام مردان بیست ساله و مسن‌‌تر را برای نام‌نویسی در صحرای سینا، فراخواندند و همان‌طور که خداوند به موسی امر فرموده بود، هرکس برحسب خاندان و خانواده‌اش نام‌نویسی شد.
Kaj Moseo kaj Aaron prenis tiujn virojn, cititajn laŭ iliaj nomoj.
در همان روز موسی، هارون و سرکردگان طایفه‌ها، تمام مردان بیست ساله و مسن‌‌تر را برای نام‌نویسی در صحرای سینا، فراخواندند و همان‌طور که خداوند به موسی امر فرموده بود، هرکس برحسب خاندان و خانواده‌اش نام‌نویسی شد.
Kaj la tutan komunumon ili kunvenigis en la unua tago de la dua monato; kaj la kunvenintoj legitimis sin laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombroj de la nomoj, de la aĝuloj de dudek jaroj kaj pli, laŭkape,
در همان روز موسی، هارون و سرکردگان طایفه‌ها، تمام مردان بیست ساله و مسن‌‌تر را برای نام‌نویسی در صحرای سینا، فراخواندند و همان‌طور که خداوند به موسی امر فرموده بود، هرکس برحسب خاندان و خانواده‌اش نام‌نویسی شد.
kiel la Eternulo ordonis al Moseo. Kaj li prikalkulis ilin en la dezerto Sinaj.
نتیجهٔ نهایی سرشماری از این قرار بود: از طایفهٔ رئوبین پسر اول یعقوب: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و آمادهٔ خدمت سربازی بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل و شش هزار و پانصد نفر بود.
Kaj montriĝis, ke la filoj de Ruben, la unuenaskito de Izrael, laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj laŭkape, ĉiuj virseksuloj en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
نتیجهٔ نهایی سرشماری از این قرار بود: از طایفهٔ رئوبین پسر اول یعقوب: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و آمادهٔ خدمت سربازی بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل و شش هزار و پانصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Ruben la nombron de kvardek ses mil kvincent.
از طایفهٔ شمعون: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و نه هزار و سیصد نفر بود.
La filoj de Simeon laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, kalkulitaj laŭ la nombro da nomoj laŭkape, ĉiuj virseksuloj en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ شمعون: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و نه هزار و سیصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Simeon la nombron de kvindek naŭ mil tricent.
از طایفهٔ جاد: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل و پنج هزار ششصد و پنجاه نفر بود.
La filoj de Gad laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ جاد: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل و پنج هزار ششصد و پنجاه نفر بود.
prezentis en la tribo de Gad la nombron de kvardek kvin mil sescent kvindek.
از طایفهٔ یهودا: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر بود.
La filoj de Jehuda laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ یهودا: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Jehuda la nombron de sepdek kvar mil sescent.
از طایفهٔ یساکار: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر بود.
La filoj de Isaĥar laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ یساکار: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Isaĥar la nombron de kvindek kvar mil kvarcent.
از طایفهٔ زبولون: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر بود.
La filoj de Zebulun laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ زبولون: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Zebulun la nombron de kvindek sep mil kvarcent.
از طایفهٔ افرایم پسر یوسف: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و براى خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفهٔ خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل هزار و پانصد نفر بود.
La filoj de Jozef, la filoj de Efraim laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ افرایم پسر یوسف: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و براى خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفهٔ خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل هزار و پانصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Efraim la nombron de kvardek mil kvincent.
از منسی پسر یوسف: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان سی و دو هزار و دویست نفر بود.
La filoj de Manase laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از منسی پسر یوسف: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان سی و دو هزار و دویست نفر بود.
prezentis en la tribo de Manase la nombron de tridek du mil ducent.
از طایفهٔ بنیامین: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان سی و پنج هزار و چهارصد نفر بود.
La filoj de Benjamen laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ بنیامین: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، بر حسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان سی و پنج هزار و چهارصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Benjamen la nombron de tridek kvin mil kvarcent.
از طایفهٔ دان: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان شصت و دو هزار و هفتصد نفر بود.
La filoj de Dan laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ دان: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان شصت و دو هزار و هفتصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Dan la nombron de sesdek du mil sepcent.
از طایفهٔ اشیر: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل و یک‌هزار و پانصد نفر بود.
La filoj de Aŝer laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ اشیر: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان چهل و یک‌هزار و پانصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Aŝer la nombron de kvardek unu mil kvincent.
از طایفهٔ نفتالی: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر بود.
La filoj de Naftali laŭ sia deveno, laŭ siaj familioj, laŭ siaj patrodomoj, laŭ la nombro da nomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj,
از طایفهٔ نفتالی: تمام مردانی را که بیست ساله و بالاتر و برای خدمت سربازی آماده بودند، برحسب طایفه و خاندانشان سرشماری کرد؛ تعدادشان پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر بود.
prezentis en la tribo de Naftali la nombron de kvindek tri mil kvarcent.
این آمار کسانی است که توسط موسی، هارون و دوازده نفر از سران اسرائیل که هرکدام نماینده یک طایفهٔ بودند، سرشماری شدند.
Tio estas la kalkulitoj, kiujn kalkulis Moseo kaj Aaron kaj la princoj de Izrael, dek du homoj, po unu el ĉiu patrodomo.
تعداد تمام کسانی‌که در قوم اسرائیل بیست ساله و مسن‌تر و قادر به جنگیدن بودند ششصد و سه هزار و پانصد و پنجاه نفر بود.
Kaj la nombro de ĉiuj kalkulitoj el la Izraelidoj laŭ iliaj patrodomoj, en la aĝo de dudek jaroj kaj pli, ĉiuj militkapablaj en Izrael,
تعداد تمام کسانی‌که در قوم اسرائیل بیست ساله و مسن‌تر و قادر به جنگیدن بودند ششصد و سه هزار و پانصد و پنجاه نفر بود.
la nombro de ĉiuj kalkulitoj estis sescent tri mil kvincent kvindek.
این سرشماری شامل طایفهٔ لاوی نبود.
Sed la Levidoj laŭ sia patrodomo ne estis kalkulitaj inter ili.
زیرا خداوند به موسی فرموده بود: «طایفهٔ لاوی باید از سربازی معاف باشد.
Ĉar la Eternulo ekparolis al Moseo, dirante:
زیرا خداوند به موسی فرموده بود: «طایفهٔ لاوی باید از سربازی معاف باشد.
Nur la tribon de Levi ne prikalkulu, kaj ne metu ilian nombron mezen de la Izraelidoj.
وظایف آنها مربوط به خیمهٔ عبادت و نگهداری از وسایل و لوازم آن است و آنها باید در اطراف خیمه اردو بزنند.
Sed vi komisiu al la Levidoj la tabernaklon de atesto kaj ĉiujn ĝiajn objektojn, kaj ĉion, kio apartenas al ĝi; ili portadu la tabernaklon kaj ĉiujn ĝiajn objektojn, kaj ili priservu ĝin, kaj ĉirkaŭ la tabernaklo ili starigu siajn tendojn.
در هنگام نقل مکان لاویان باید آن را جمع کنند و آنها مسئول برپا کردن آن نیز هستند. اگر کس دیگری به آن نزدیک شود، باید او را کشت.
Kaj kiam la tabernaklo devos forlasi sian lokon, tiam la Levidoj ĝin levu; kaj kiam la tabernaklo devos resti sur loko, tiam la Levidoj ĝin starigu; sed se laiko alproksimiĝos, li estu mortigita.
هر طایفهٔ اسرائیل باید اردوگاه و پرچم جداگانه‌ای داشته باشد.
Kaj la Izraelidoj aranĝos sin ĉiu en sia tendaro kaj ĉiu apud sia standardo, laŭ siaj taĉmentoj.
لاویان باید به دور خیمهٔ عبادت، اردوی خود را برپا کنند تا خشم من برمردم اسرائیل فرود نیاید و تنها لاویان باید مسئول امور خیمهٔ عبادت باشند.»
Sed la Levidoj starigu siajn tendojn ĉirkaŭ la tabernaklo de atesto, por ke ne trafu kolero la komunumon de la Izraelidoj; kaj la Levidoj plenumos la gardadon de la tabernaklo de atesto.
به این ترتیب آنچه را که خداوند، توسط موسی امر فرموده بود، قوم اسرائیل بجا آورد.
Kaj tiel faris la Izraelidoj; konforme al ĉio, kion la Eternulo ordonis al Moseo, tiel ili faris.