Ale ty, Hospodine, znáš mne, prohlédáš mne, a zkusils srdce mého, že s tebou jest, onyno pak táhneš jako ovce k zabíjení, a připravuješ je ke dni zabití.
امّا، ای خداوند، تو مرا میشناسی
و هرچه انجام میدهم تو میبینی
و میدانی چقدر تو را دوست دارم.
این مردمان شریر را مثل گوسفندانی که برای قصّابی میبرند، از اینجا بیرون ببر؛
و تا زمان کشتارشان آنها را جدا نگاهدار.