A já, bratří, nemohl jsem vám mluviti jako duchovním, ale jako tělesným, jako maličkým v Kristu.
و امّا ای دوستان من، من نتوانستم همانطور كه با افراد روحانی صحبت میکنم، با شما سخن گویم؛ بلكه ناچار شدم، همانطور که با اشخاص نفسانی یا کسانیکه در ایمان به مسیح هنوز خُردسال هستند با شما صحبت كنم.
Já podle milosti Boží mně dané, jako moudrý stavitel, základ jsem založil, jiný pak na něm staví. Ale jeden každý viz, jak na něm staví.
من با استفاده از قدرت فیض بخش خدا، مانند یک بنّای ماهر بنیادی گذاشتم و اكنون كسی دیگر بر روی آن میسازد. هرکس باید مواظب باشد كه روی آن چگونه بنا میکند،
Jednohoť každého dílo zjeveno bude. Den zajisté to všecko okáže; nebo v ohni zjeví se, a jednoho každého dílo, jaké by bylo, oheň zprubuje.
ولی چگونگی كار هرکس آشكار خواهد شد، زیرا روز داوری آن را ظاهر خواهد ساخت. چون آن روز با آتش همراه خواهد بود و آتش كیفیّت كار همه را میآزماید و ماهیّتش را نشان میدهد.
Pakliť čí dílo shoří, tenť vezme škodu, ale sám spasen bude, avšak tak jako skrze oheň.
امّا اگر كارهای دست او سوخته شود، پاداش خود را از دست خواهد داد، ولی خود او نجات خواهد یافت. مانند کسیکه از میان شعلههای آتش گذشته و نجات یافته باشد.
Moudrost zajisté světa tohoto bláznovství jest u Boha. Nebo psáno jest: Kterýž zlapá moudré v chytrosti jejich.
زیرا آنچه كه از نظر این جهان حكمت و خرد به حساب میآید، در نظر خدا پوچ و بیمعنی است. چنانکه كلام خدا میفرماید: «خدا خردمندان را در نیرنگهای خودشان گرفتار میسازد.»